جمعه, 18 آبان, 1403

میرعماد، سرسلسه‌ی نستعلیق‌نویسان است نه سرسلسله‌ی خوشنویسان!

نمی‌دانم چرا قزوین پایتخت خوشنویسی لقب گرفته؛ اما اگر به سبب وجود اساتید بزرگی چون میرعماد است، بهتر است قزوین را پایتخت خط نستعلیق بنامند تا پایتخت خوشنویسی.

به گزارش صاحب دیوان، جناب آقای پیله‌چی از استادان نستعلیق‌نویس قزوین، پنج‌شنبه ۹ فروردین در برنامه تلویزیونی شبکه یک صدا و سیما، راجع به خوشنویسی مطالبی ذکر کرد و با اشاره به قزوین به‌ عنوان پایتخت خوشنویسی ایران، میرعماد حسنی، درویش عبدالمجید طالقانی و ملک محمد قزوینی را به‌ عنوان خطاطان بزرگ ایران معرفی و از میرعماد با عنوان سرسلسه‌ی خوشنویسان نام برد.

وی با بیان این مطلب افزود که باتوجه به مطالعاتی که داشته، در هیچ جای جهان و در هیچ شهر دیگری این تعداد استاد بزرگ خوشنویسی سراغ ندارد! البته این مطلب صحیح نیست و حاکی از بی‌اطلاعی ایشان است. متأسفانه ایشان در بیان این مطالب از مسیر انصاف خارج شده و مطالب دلخواه خود را جایگزین حقایق تاریخی کرد؛ آن هم در رسانه‌ی ملّی کشور که به هرحال مخاطبین فراوانی دارد. این دیدگاه، همان نظر رسمی انجمن خوشنویسان (یا نستعلیق‌نویسان) است که فقط نستعلیق را در رده‌ی نخست جای داده و باقی خطوط را در ردیف دوم نهاده و همین دیدگاه موجب شده که میرعماد، سرسلسه‌ی خطاطان معرفی شود.

همه می‌دانیم که میرعماد، یکی از بزرگترین استادان خط نستعلیق در ایران است و در علو شأن و جایگاه او هیچ تردیدی نیست. درویش عبدالمجید نیز یگانه‌ی خط شکسته نستعلیق است. اما سخن آقای پیله‌چی در این باره که میرعماد را سرسلسله‌ی خوشنویسان نامیده، سخنی ناصواب و خطاست. چرا که میرعماد فقط در نستعلیق استاد بوده و استادان دیگری پیش از وی یا معاصر وی بوده‌اند که نه فقط در نستعلیق، که در چند خط استاد بوده‌اند و این که یادی از ایشان نمی‌شود، دلیلی بر پایین شمردن جایگاه آنان یا نادیده گرفتنشان در برابر میرعماد نیست. بنابراین میرعماد، سرسلسه‌ی نستعلیق‌نویسان است نه سرسلسله‌ی خوشنویسان! در خطا بودن این سخن همین بس که گوینده، دیگر خطاطان اقلام سته را نادیده گرفته است.

نمی‌دانم چرا قزوین پایتخت خوشنویسی لقب گرفته؛ اما اگر به سبب وجود اساتید بزرگی چون میرعماد است، بهتر است قزوین را پایتخت خط نستعلیق بنامند تا پایتخت خوشنویسی. شهرهای دیگری چون اصفهان و شیراز و تبریز و هرات، کم استاد بزرگ نداشته‌اند. به عنوان نمونه در تبریز ۷ استاد بزرگ به ظهور رسیده‌اند که جایگاه و سهم هر یک از آنها در هنر خوشنویسی ایران (و نه فقط نستعلیق) بسیار بالاست؛ این استادان ۷گانه عبارتند از:
– استاد مبارکشاه قطب تبریزی (استاد اقلام سته و شاگرد یاقوت المستعصمی)
– استاد عبدالله صیرفی تبریزی (استاد اقلام سته که خیرالدین مرعشی (استاد شیخ حمدالله) نزد وی شاگردی کرده)
– استاد میرعلی تبریزی (واضع خط نستعلیق)
– استاد عبدالباقی تبریزی (استاد اقلام سته در عهد صفوی)
– استاد علاءالدین تبریزی (استاد اقلام سته در عهد صفوی)
– استاد محمدحسین تبریزی (استاد میرعماد در نستعلیق)
– استاد علیرضا عباسی تبریزی (استاد اقلام سته و نستعلیق در عهد صفوی)
و هکذا دیگر شهرهای هنرپرور ایران فرهنگی.

جای تأسف دارد که نهادهای فرهنگی تبریز، به جای احیای میراث بزرگان هنری این شهر، به برگزاری برنامه‌های نازل و کم‌کیفیتی چون اکسپو! همت گماشته‌اند.

مهدی قربانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کانون تبلیغاتی آریانی
یادداشت