جمعه, 18 آبان, 1403

محرم و نذری شاه و سبزی پاک کردن وزراء

ناصرالدین شاه هم،در محرم آش نذری داشت که هر سال می پختند. اساس آن شله قلمکاری بود که شاید مادرش نذر پسر تاجدار خود کرده بود رفته رفته طرز فکر و رویه استبدادی این شاه که همه چیز را از صور اصلی اش منحرف کرده و از آن وسیله تفریح و تجمل می ساخت، در این نذری هم وارد و آنچه در این اواخر پخته می شد، معجونی بود که همه گونه دانه و همه قسم سبزی و میوه و انواع ادویه و اقسام چاشنی و چند قسم گوشت را با هم مخلوط کرده و از آن مطبوخ مقوی و بامزه ای به عمل می آوردند.

این آش پزان، هر ساله در ماه میزان ( مهر ) بعد از فصل ییلاق، و اکثر در سرخه حصار سر راه دماوند به عمل می آمد. یکی دو روزی وقت شاه صرف تشریفات این کار می شد. چند چادرپوش متصل به هم می زدند و دامن تجیرهای آنها را به هم وصل کرده، فضای بزرگی ترتیب می دادند. در این محوطه سفره های چرمی بزرگ پهن می گشت. میان آن مجموعه های برنج و نخود و لوبیا و ماش و عدس و گندم و جوی پوست کنده و ذرت و مغز بادام و مغز پسته و تخمه هندوانه و تخمه کدو و تخمه خربزه و تخمه گرمک و اسفناج و برگ چغندر و کاهو و کرفس و پیاز و سیر و کلم و ترب و تره و جعفری و نعناع و ترخون و مرزه و ریحان و شنبلیله و شبت و حتی کاکوتی و بلاغاتی و بادنجان و کدو و هویج و چغندر و خیار و خربزه و هندوانه و سیب و گلابی و هلو و آلوزرد و آلوبخارا و برگه و قیسی خشکه و چند سینی فلفل و زردچوبه و زعفران و نمک و زنیان و بادیان و دارچین و میخک و زیره و ریشه جوز و عسل و قند و آبلیمو و آبغوره و سرکه می گذاشتند چندین مجموعه که هریک یک لش گوسفند با شكار و چندین دانه مرغ و کبک و غیره بود، حاضر کرده بودند. عمله طرف درباری هم یک قسمت این محوطه را اشغال کرده با آلات خود حاضر بودند. شاه با وزرا و رجال به این چادرها می امد و تدارکات از نظر ملوکانه میگذشت. خوانسالار اوامر جدیدی راجع به افزایش پاره ای چیزهای دیگر بر این در هم جوش دریافت می کرد.

شاه بر صندلی جلوس کرده عملیات آشپزان، با نوای موسیقی شروع می گشت. سپس شاه میرفت و وزرا مشغول پاک کردن سبزی می شدند و واقعا سبزی پاک می کردند!(کنایه از تملق) من خود عکسی از این آش پزان دیده ام که صدراعظم مشغول پوست کندن بادنجان و سایرین هریک به کاری مشغول بودند. این آش در چندین دیگ پخته شده و برای وزرا و رجال و هفتاد و هشتاد زن شاه، در قدح های چینی تقسیم می شد و از قراری که می گفتند، غذای بامزه معطر مقوی هم بوده است.

شرح زندگانی من
عبدالله مستوفی،جلد اول: از آقامحمدخان تا ناصرالدین شاه صفحه ۴۲۳

 

⚫️ حسینیه صاحب دیوان
🌙 به مناسبت محرم 1445

کاری از پایگاه خبری صاحب دیوان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کانون تبلیغاتی آریانی
یادداشت