صاحب‌دیوان، پایـگاه خبــری و تحلیلی تاریخ و فـرهنگ ایران

پارس وی دی اس
جمعه, 31 فروردین, 1403

فرصت هایی که می سوزانیم!

صاحب دیوان /  اگر تقویم سال 95 را ورق بزنید، به جز ایام تعطیلات عید نوروز، در هیچ ماهی سه روز تعطیلی پشت سرهم نداریم مگر همین تعطیلات هفته گذشته. تعطیلاتی در بهترین زمان ممکن از هر نظر. ولی دست خودمان نیست. شاید وراثتی و ژنتیکی باشد و شاید محیطی! همین استعداد ویژه فرصت سوزی در تبریز را می گویم. این چند روز تعطیلات خودم را جای یک گردشگر گذاشته و صرفاً با نیت حس تجربه یک گردشگر از سفر به پایتخت گردشگری کشورهای اسلامی، به گشت و گذار در شهر تبریز و به خصوص بافت مرکزی و تاریخی آن کردم. بحمدالله تعداد مسافرانی که به شهرمان سفر کرده بودند تا هم آب و هوایی عوض کنند و هم از اماکن تاریخی و فرهنگی بازدید کنند، کم نبود. با این وجود اولین نکته ای که به چشم می خورد، برنامه ریزی ضعیف (شاید عدم برنامه ریزی!) برای این گردشگران بود.

از اولین و قدیمی ترین پارک شهرمان شروع کردم؛ باغ فجر یا باغ گلستان که به همت مسئولین شهر هر روز بدتر ار دیروز و شما به جای آن باغ قدیمی و خوش آب و هوا و استخر و آب نما های زیبای آن؛ نمادی فلزی و نا مانوس به نام ” یادمان شمس تبریزی” و تلی و از خاک و خاشاک را شاهد هستید. در گوشه شمال شرقی پارک نیز که محلی برای استراحت و کمپینگ مسافران در نظر گرفته شده، حضور دستفروشان که در بساط آنها از دانه تسبیح تا اگزوز موتور یافت می شود، جلوه خاصی به جاذبه های توریستی این بوستان بخشیده بود!
در سر راه خود به سمت بازار تبریز، یک توریست ژاپنی با یک نقشه فارسی در دست، دنبال مرقد امامزادگان دال و ذال می گشت و پس از پرس و جوهای متعدد از مردم، بسیار کلافه و سردرگم بود که در نهایت به راه راست هدایت شد!
در ادامه از مسیر بازار صفی، وارد محوطه بازار تبریز شدم. طبق سنت معمول در روزهای تعطیل، بازار نیز تعطیل بود. دریغ از یک روشنایی! دریغ از یک تابلوی راهنمای درست و حسابی! دریغ از یک تابلوی “نترسید، وارد شوید”!
ایراد و اشکالات موجود در زیر ساخت های بازار تبریز در روزهای تعطیل بسیار به چشم می خورد. سیم های برق آویزان بر روی دیوارها و سقف مجموعه، دوربین های مداربسته مغازه ها که ذاتاً با روح این مجموعه تناقض دارد و کف بسیار ناهموار و نامناسب.
با این حال بسیاری از گردشگران وارد مجموعه بازار تبریز می‌شدند و پس از چند دقیقه گردش، عطای بازدید را به لقایش بخشیده و سریعاً از آن خارج می شدند. شاید استقرار چندین راهنمای گردشگری در راسته ها و دالان های بازار تبریز می توانست کمک بزرگی به رفع این معضل کند. یک گردشگر آلمانی که صبح فردا عازم ترکیه بود و برنامه خود را برای یک روز اقامت در تبریز و بازدید از آن تنظیم کرده بود، پس از بازدید از بازار بسیار سرخورده و ناراحت بود.
شهر تبریز با توجه به موقعیت جغرافیایی خود، با وجود داشتن اماکن تاریخی و فرهنگی و گردشگری، در بسیاری از موارد به عنوان یک مقصد گذری برای مسافران داخلی و خارجی عمل می کند و عمده ورود و حضور گردشگران در ساعات بعد از ظهر می باشد و گرمی هوا در این روزها نیز مزیدی بر این علت شده است تا مسافران ساعات عصرگاهی را برای گشت و گذار خود انتخاب نمایند. مسافرانی که شاید همین یک شب را میهمان شهرمان هستند و شاید تدبیر مسئولین در افزایش ساعات بازدید از اماکن گردشگری مانع از بروز مواردی نظیر برخورد نامناسب نگهبانان موزه عصر آهن با یک اکیپ گردشگر 20 نفره، بسته بودن موزه آذربایجان، بسته بودن مسجد کبود و … در ساعات پایانی روز گردد.
با این اوصاف تلاش های دو سازمان متولی گردشگری در تبریز و همکاری آن ها در خصوص “تبریز 2018” می تواند مبدا خوبی برای تحول در صنعت گردشگری شهرمان و در نهایت استان و کشورمان گردد به شرط آن که همه تلاش ها صرف برگزاری سمینار و کنگره و جذب مقالات و … با موضوع “تبریز 2018” نگردد.

دکتر مهدی شمشیری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یادداشت