با توجه به کمبود مطالعات باستان شاسی در منطقه، نمی توان با قطعیت در خصوص تاریخ اولیه شهر اهر سخن به میان آورد، ولی وجود سنگ نگاره ها و همچنین سکونتگاه های غاری، قدمت این شهر را تا ۸ هزار سال، به عقب می برند.
همزمان با عصر مفرغ ( ۵ هزار سال پیش): این منطقه سکونتگاه مردمانی جنگجو که امروزه قبور کورگانی متعلق به آنها هستند، می شود. این مردمان در بالای کوهها و مکان های صعب العبور که بتوانند در مقابل تهاجمات دشمن مقاومت کنند، اسکان می یافته اند.
همزمان با عصر آهن(۴ هزار سال پیش): که تهاجمات آشوریان به این منطقه شدت می گیرد، مردمان این منطقه با اسکان در قلعه های نظامی و بالای کوه ها به دفاع از آن می پرداخته اند. به عقیده اشتفان کرول آلمانی، معادن مهم این دوره در منطقه اهر بوده اند.
در دوره اورارتوها (۳ هزار سال پیش): شهر اهر که در کتیبه انها به “آهور ” معروف بوده است، مکانی برای اسکان انها می شود و شهر همچون دژی مستحکم در مقابل دشمنان آرایش می گیرد. برای اولین بار در این دوره، مردمان منطقه موفق می شوند امپراطوری بزرگ آشور را شکست داده و زمینه را برای فروپاشی آن، مهیا کنند.
با شروع دوره تاریخی (۲۵۰۰ تا ۲۰۰۰ سال پیش): که همزمان با دوره اشکانی و پس از ان ساسانی هست این منطقه به دلیل قرارگیری در مسیر نیروهای نظامی، مکانی برای استقرار نیروهای شاهی می شود. در نقاط مختلف این منطقه قلعه های نظامی نیز برای کنترل و دفاع از شهر شکل می گیرند. در این دوره، علاوه بر اینکه شهر اهر تبدیل به یک قلعه نظامی می شود بلکه در اطراف آن، قلعه های اقماری نوردوز شیور، پشتو و بابک وظیفه دفاع از منطقه را داشته اند.
همزمان با آغاز ورورد سپاهیان اسلام به منطقه، مردمان این شهر به دین اسلام گرویده ولی با تخطی خلفای عباسی از مبانی اسلام و شهادت امامان معصوم (ع)، علم قیام برافراشته و خونخواهی می کنند. این قیام، زمینه را برای قدرتگیری حکومت های شیعی فراهم می کرد و جزو اولین حرکت های ملی و مذهبی ایرانیان در مقابل خلفای عباسی به حساب می آید.
پس از مدتی همزمان با قرون دوم و سوم هجری، این منطقه زیر سلطه ساجیان می رود و به عنوان یکی از مراکز انها محل ضرب سکه می شود. سکه های ساجیان تاکنون فقط از اردبیل و اهر یافت شده اند.
در قرون چهارم هجری، سالاریان بر این منطقه تسلط پیدا می کنند و شهر اهر همچنان مرکزیت خود را حفظ می کند. همزمان با دوره اتابکان (آتا بیلر) در قرن پنجم هجری که یکی از قدرتمندترین حکومت های ایران بوده اند، این شهر حاکم نشین بوده و تا حمله مغول، به حیات خود ادامه داده است. مسجد جامع اهر یادگاری از این دوره است. در این دوره جغرافیدانان، شکوه و مکنت اهر را ستوده اند.
در دوره ایلخانی، این شهر مجدد جزو شهرهای حاکم نشین می شود و به عنوان شهری بازرگانی محل ارتباطات حاکمان ایلخانی با ان سوی ارس می شود. همزمان با اصلاحات غازانی، وزیر او خواجه رشید الدین فضل الله همدانی، از دیوارهایی که به دور شهر اهر کشیده می شود سخن گفته و همچنین ذکر می کند که برای ایجاد ارتباطات تجاری، پلی بر روی رود اهرچایی و در مسیر اهر به تبریز ایجاد می کنند. در این دوره، به جهت اهمیت بازرگانی اهر، بازار اهر نیز ساخته می شود تا محلی برای مبادلات کالا باشد. همزمان با این دوره که آذربایجان محل عرفان می شود، شهر اهر نیز به عنوان کانون عرفا مطرح بوده و شیخ ابواسحاق اینجو و شیخ شهاب الدین در ان حضور داشته اند.
در طی قرون بعدی، همزمان با از بین رفتن ایلخانان، این شهر برای مدتی در کشمکش های قدرت اسیر شده و کم کم از رونق ان کاسته می شود. در دوره صفوی، این شهر بسیار مورد توجه شاهان صفوی خصوصا شاه عباس قرار می گیرد ولی درگیری های نظامی بین صفویان و عثمانی ها، مجدد این شهر را در کانون درگیری قرار می دهد و شهر به پادگان نظامی صفوی ها و پس از آن عثمانی ها تبدیل می شود.
پس از دوره صفوی و حضور افغان ها در ایران، سرداران این منطقه در زمره فرماندهان ارشد نادر شاه افشار قرار می گیرند و برای بازپس گیری ان از دست افغان ها به میدان نبرد می آیند.
در دوره قاجار، همزمان با تهاجم روس ها، مجدد شهر اهر شاهد درگیری های نظامی می شود و عباس میرزا نایب السلطنه این شهر را به عنوان پایگاه نظامی انتخاب می کند و بخشی از نیروهای خود را در قلعه کلفیر اهر آرایش می دهد. همچنین در این دوره، شهر اهر شاهد درگیری نیروهای عشایر با نیروهای دولتی و روس بوده است که دلاوری های آنها در اوراق تاریخ ضبط شده است.
به زمان انقلاب مشروطه، این شهر مجدد نقش خود را ایفا می کند و نامداران ان، پرچم دار این حرکت ملی می شوند. نقش این مردم غیور در به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی هم کمتر از سایر شهرهای ایران نبوده است.
دکتر مهدی کاظم پور