احمد موسی، از سرآمدان هنر مکتب تبریز

مهدی بزازدستفروش / رئیس امور موزه‌های آذربایجان شرقی

دوره حیات احمد موسی یکی از ادوار سرنوشت‌ساز این سرزمین به شمار می آید، حملات ویرانگر و خانمان‌سوز مغولان نه‌تنها بنیان‌های فرهنگی، بلکه تمام شئون اجتماعی را در این دوره از تاریخ ایران دستخوش صدمات بسیاری کرده، با این حال شگفت‌آور است که چند دهه پس از حمله چنگیز، تاریخ از تشکیل بزرگ‌ترین و بی‌سابقه‌ترین حوزه‌های علمی و عظمت و آبادی تبریز و بسیاری از شهرهای دیگر ایران خبر می‌دهد.
با تشکیل حکومت ایلخانان مغول در ایران و فروکش کردن عطش قتل و چپاول قوم مهاجم، در سایه غنای فرهنگی این سرزمین و کاردانی وزرای ایرانی ایلخانان، زمینه برای احیای فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی فراهم شد.

ایجاد مراکزی چون، رصدخانه مراغه، شنب غازان و ربع رشیدی تبریز و … برآیند همین حرکت پرشتاب بود، در این میان تبریز، پایتخت دولت ایلخانی به‌عنوان مرکز ثقل این تحولات سرنوشت‌ساز تلقی می‌شود و بی‌شک بروز استعدادهایی همچون احمد موسی نیز نمی‌توانسته برکنار و بی‌تأثیر از این تحولات باشد، دوره حیات احمد موسی مقارن است با شکوفایی ربع رشیدی در تبریز به‌عنوان مرکز اجتماع بزرگ‌ترین دانشمندان و هنرمندان مشرق زمین و شکل‌گیری پایه‌های سترگ هنر مکتب تبریز مکتبی که در دوره صفوی به اوج شکوفایی خود می‌رسد.

نام احمد موسی نخستین ‌بار در مقدمۀ مرقع بهرام میرزا صفوی، گردآوری شده و در سال ۹۵۱هجری قمری در شمار نگارگران روزگار ایلخانان مغول آمده است. دوست محمد در آن مقدمه گزارشی از نگارگری و نگارگران ایرانی از روزگار ساسانیان تا عصر خود می‌دهد که بخش مربوط به دوران ابوسعید بهادر (۷۱۷-۷۳۶هجری قمری) و بعد از آن را نه‌تنها باید به عنوان نخستین بررسی تاریخی هماهنگ با سیر دگرگونی نگارگری سنتی ایران، بلکه گزارشی مستند و یگانه دربارۀ این هنر دانست.

دوست محمد می‌نویسد: «به روزگار پادشاهی ابوسعید، استاد احمد موسى که شاگرد پدر خود است، پرده‌گشای چهره تصویر شد. تصویری که حالا متداول است، او اختراع کرده است.» از آگاهی‌های داده شده به‌وسیله کارشناسان چنین برمی‌آید که از اواخر عهد عباسیان تا هنگام تاخت و تاز مغولان شیوه‌های کهن مصورسازی کتاب‌های اسلامی، دارای مشخصه‌های بارز نگارگری ایرانی بود. در دورۀ چیرگی مغولان شیوۀ نگارگری در ایران دستخوش دگرگونی شد. ورود عوامل چینی چه در موضوع و چه در طرح، به نگارگری ایرانی، رویدادی بود که مکتب تبریز و مشخصاً کارگاه‌های هنری ربع رشیدی تبریز را می‌توان سرچشمه و مرکز آن دانست.

مقایسۀ آثار پدید آمده پیش از احمد موسى با آثار منسوب به او چون کلیله و دمنه و معراج نامه، نشان‌دهنده انقلابی است که دوست محمد آن را پرده‌گشایی از چهرۀ تصویر می‌خواند. در آثار او تأثیر نقاشی چینی و دیگر عوامل بیگانه جذب و هضم شده، شیوه و روش پالایش یافته، طراحی بدون آنکه استواری خود را از دست دهد، رسا و حساس شده، رنگ‌ها پرمایگی و هم‌آهنگی یافته، و ساختار هنری ابعادی نو و گسترده به خود گرفته است. این روش، شیوۀ نگارگری ماندگار و باشکوهی بود که احمد موسى به شاگردان خود وا‌گذاشت. دوست محمد آثار او را چنین برشمرده است، ابوسعید نامه، کلیله و دمنه و معراج‌نامه به خط مولانا عبدالله صیرفی و تاریخ چنگیزی به خط خوب نامعلوم است که در کتابخانۀ پادشاه مرحوم سلطان حسین میرزا بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کانون تبلیغاتی آریانی
یادداشت