چهارشنبه, 7 آذر, 1403

از شاه اسماعیل تا سلطان حسین

از شاه اسماعیل تا سلطان حسین/ صفویه، آغاز دولت واحد مرکزی

فضای سیاسی و اجتماعی دوره صفویه از ویژگی‌های قابل ملاحظه‌ای در تاریخ ایران برخوردار است که مهمترین آن وحدت ملی ایران ذیل یک سرزمین است، چرا که پس از 900 سال چند دستگی و حاکمیت غیر متمرکز، سلسله‌ای قدرتمند سرنوشت کشور را به دست گرفته و حکومتی متمرکز با محوریت سه شهر تبریز، قزوین و اصفهان که در مقاطعی عنوان پایتختی ایران را نیز یدک می‌کشیدند، تأسیس کرد. «شاه اسماعیل صفوی»، مؤسس سلسله صفوی در 25رجب 892 ه.ق متولد شد و در دوم رمضان سال 907 در تبریز بر سریر سلطنت تکیه زد، نسبش از پنج پشت به «شیخ صفی‌الدین اردبیلی» عارف مشهور اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم می‌رسید…

فضای سیاسی و اجتماعی دوره صفویه از ویژگی‌های قابل ملاحظه‌ای در تاریخ ایران برخوردار است که مهمترین آن وحدت ملی ایران ذیل یک سرزمین است، چرا که پس از 900 سال چند دستگی و حاکمیت غیر متمرکز، سلسله‌ای قدرتمند سرنوشت کشور را به دست گرفته و حکومتی متمرکز با محوریت سه شهر تبریز، قزوین و اصفهان که در مقاطعی عنوان پایتختی ایران را نیز یدک می‌کشیدند، تأسیس کرد.
«شاه اسماعیل صفوی»، مؤسس سلسله صفوی در 25رجب 892 ه.ق متولد شد و در دوم رمضان سال 907 در تبریز بر سریر سلطنت تکیه زد، نسبش از پنج پشت به «شیخ صفی‌الدین اردبیلی» عارف مشهور اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم می‌رسید که حنفی مذهب بود و در نواحی اردبیل، طالش و قسمتی از دشت مغان که در آن زمان «گشتأسفی» نامیده می‌شد، طریقه‌ای از تصوف را رواج داده بود که به مناسبت نام وی، آن طریقه به صفویه معروف شد. پس از او و فرزندانش تا زمان سلطان حیدر، پسر سلطان خلیل که پدر شاه اسماعیل بود، از مریدان بسیاری بهره‌مند بوده‌اند که از آن جمله، می‌توان به چادرنشینان ترک زبان شمال و جنوب رود ارس اشاره کرد که شاه اسماعیل آنها را مسلح کرد و به کمک آنها به سلطنت رسید. در نتیجه این پیروزی شاه نشان خاصی را به معنای جایگاه ویژه، برای آنها در نظر گرفت که کلاه‌هایی قرمز رنگ بود و به همین سبب آنها را قزلباش می‌نامیدند.
قزلباش‌ها گروه مخصوصی را فراهم کرده بودند که پشتیبان واقعی سلطنت صفوی محسوب می‌شد و فرماندهانشان نیز از‌ قوم آنها بوده و از بین سایر نژاد‌ها کسی را در میان خود راه نمی‌دادند، ضمن اینکه، به‌عنوان و جایگاه خود نیز بسیار مغرور بودند و این جایگاه و نفوذ نیز تا زمان شاه عباس ادامه داشت تا جایی که قزلباش ها مقتدر‌ترین گروه در بین نزدیکان دربارصفوی به شمار می‌رفتند، اما شاه عباس که از قدرت روزافزون آنها احساس خطر می‌کرد، با مستغلات و ملک‌هایی که به آنها بخشید، قزلباش‌ها را از میان برداشت و این امر به بهانه‌ای در جهت تسریع روند اضمحلال خاندان صفویه در سال‌های بعد، منجر شد، چرا که توان نظامی صفویه بدون حضور قزلباش‌ها، تاب مقابله با طوایف مسلح دیگر از جمله افشار‌ها و افغان‌ها را نداشت و در نتیجه این بی‌تدبیری، شاه سلطان حسین با شکستی غیر منتظره از محمود افغان به سلطنت صفویه پایان داد.در این دوره شرایط اجتماعی نیز در پس تحولاتی که منشأ اثرش سلسله صفویه بشمار می‌رفت، دستخوش تغییراتی قرار گرفت. برای نمونه، ساختار اجتماعی دوران صفوی هرمی شکل بود، به این معنا که شاه در رأس آن و اقشار مختلف مردم اعم از دهقانان، دکان داران، تجار کوچک و صنعتگران قاعده هرم را تشکیل می‌دادند، ضمن اینکه در حد واسط بین دو طبقه فوق الذکر، اشراف لشکری و کشوری و گروهی از روحانیون حضور داشتند. از نکات قابل توجه دیگر اینکه مردم دارای اصناف و انجمن‌های اجتماعی و مذهبی بودند و بازرگانان، کارگران و سایر گروه‌ها در شهر‌های با اهمیت از نمایندگانی برخوردار می‌شدند که در راستای احقاق حقوق آنها تلاش می‌کردند. در واقع یکی از ویژگی‌های جامعه ایران در دوران صفوی تلاش در جهت ایجاد پیوند میان اقوام مختلف ایرانی و بویژه ترکمن و قزلباش بود. فرهنگ و هنر نیز مانند سایر شقوق در زمان صفویان و بویژه با توجهی که از سوی دربار صورت گرفته بود، به شکل روزافزونی گسترش یافت. در همین رابطه، توجه به صنایع هنری به یکی از مهمترین پشتوانه‌های اقتصادی سلسله صفوی تبدیل شد، به همین راستا، ایران با تسهیل داد و ستد بین‌المللی و ثبات ایجاد شده در بنادر جنوب کشور، به صدور مصنوعات هنری مانند: قالی، ظروف چینی و همچنین ابریشم می‌پرداخت که این امر در نهایت به توسعه اقتصادی ایران در آن ایام منجر شد. از سوی دیگر، کاشی کاری را که مهمترین ارکان تزیینات بناهای صفوی بشمار می‌رفت را می‌توان به عنوان یکی از مهمترین هنر‌های آن دوره بر شمرد. سفالینه‌های دوره صفوی نیز به دو گروه تقسیم می‌شدند: گونه‌ای که دارای اسلوب تزیینی ایرانی بود و گونه‌ای که به تقلید از ظروف چینی دوره مینگ ساخته می‌شد و دارای نقوش آبی رنگ بر زمینه‌ای سفید بودند. از دیگر آثار هنری ایرانی در دوره صفویه، می‌توان به قالی بافی اشاره کرد که با حمایت‌های شاه عباس به اوج شکوفایی خود رسید و لازم به ذکر است که نخستین کارگاه‌های قالی بافی کشور هم در همین دوره در اصفهان و کاشان راه‌اندازی شدند و فرش ایرانی را به یکی از مهمترین کالاهای صادراتی بدل کردند.
در زمینه مسائل سیاسی نیز حکومت صفوی بسیار منعطف عمل می‌کرد و با وجود اینکه شیعه به عنوان مذهب رسمی کشور معرفی شده و روحانیون شیعی نیز از جایگاه والایی در دربار صفوی برخوردار بودند، اما برای حفظ یکپارچگی ایران، همواره آمادگی مصالحه و مذاکره با کشور‌های غیر شیعی و حتی غیرمسلمان در دربار صفوی وجود داشت و از آن جمله می‌توان به زمانی اشاره کرد که پادشاهان صفوی زیر فشار عثمانی‌ها از غرب و ازبکان از شرق، تصمیم گرفتند، با عثمانی‌ها صلح کنند، تا بتوانند در جبهه شرق وضعیت تهاجمی بگیرند و بر اساس معاهده صلح استانبول شاه عباس پذیرفت که گرجستان به عثمانی تعلق یابد و سیمون پادشاه کارتل، پس از آنکه سال‌ها در برابر عثمانی‌ها مبارزه کرده بود، در جنگ «ناخیروریی» اسیر و در «یدی قلعه» زندانی شد. اما با وجود این، روابط ایران و گرجستان هرگز به تیرگی نگرایید و الکساندر دوم پادشاه کاخت، با اینکه تحت سلطه عثمانی قرار داشت روابط خود را با دربار صفوی مانند گذشته ادامه داد که این خود گواه هوش سیاسی برخی از شاهان این سلسله بشمار می‌رود.
در پایان و پس از گذر از جاده پر پیچ و خم تاریخ ایران، عوامل فرو پاشی صفویه در دوران شاه سلطان حسین را می‌توان در چند بخش تحلیل کرد که مهمترین آن، ناتوانی و تحلیل رفتن نیروی نظامی، ایجاد فاصله طبقاتی عمیق بین حکومت و مردم، فساد و عشرت بارگی درباریان و در رأس آنها پادشاه و ناآگاهی از اوضاع کشور، حرم پروردگی شاهزادگان و محروم ماندن آنها از تربیت سیاسی و اجتماعی است که منجر به شکست «شاه سلطان حسین» در 12 محرم سال 1135 ه.ق از افغان‌ها شد و سلطان حسین به شکل باور‌ناپذیر و منحصر بفردی درماندگی و ناتوانی خویش را با گذاشتن تاج بر سر «محمود افغان» به اثبات رساند.

پوریا بهراد کیان
منبع: ایران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کانون تبلیغاتی آریانی
یادداشت