شیخ محمد خیابانی روحانی مبارز، واعظ، آزادی خواه و از فعالان سیاسی دوره انقلاب مشروطه ایران بود.
او در رشته فقه و اصول تا نزدیک مرحله اجتهاد رسیده بود و حکمت، طبیعیات، تاریخ و ادبیات نیز می دانست، او چندی امام جماعت مسجد جامع تبریز بود و در دوران مجلس دوم به وکالت رسید و بعد از دوره دوم و در حین جنگ جهانی اول به تبریز رفت و قیام اقدام به تشکیل نهضت آزادی خواهان کرد و عاقبت با ورود والی جدید مخبرالسلطنه در 22 شهریورماه در تبریز کشته شد.
به گزارش صاحب دیوان به نقل از ایسنا، محمد حاصل ازدواج عبدالحمید و رقیه سلطان در سال ۱۲۵۹ شمسی در منطقه خامنه از توابع شهرستان شبستر به دنیا آمد. پدرش در شهر پتروفسک از شهرهای قفقاز به تجارت مشغول بود. پس از تحصیلات مکتب خانهای در تبریز به پتروفسک رفت و در تجارتخانه پدر مشغول به کار شد و چند ماه بعد به تبریز برگشت و در حوزه علمیه طالبیه درس فقه و اصول را با حاج میرزا ابوالحسن آقا انگجی تا سطح اجتهاد خواند. او همزمان با دروس مقدماتی و پیشرفته علوم دینی درس های هیات، نجوم، حکمت، تاریخ، ادبیات و طبیعیات را نزد اساتید مُبرز آموخت و همزمان امام جماعت مسجد جامع و مدتی هم پیشنماز مسجد کریمخان تبریز بود.
شیخ خیابانی دو بار ازدواج کرد که حاصل آنها چهار پسر و دو دختر به نامهای محمود، حسن، هاشم، محمد، فاطمه و ربابه بود. همسر اول ایشان معروف به رقیه سلطان دختر سیدحسین خامنهای، پدر بزرگ آیت الله سیدعلی خامنهای رهبر انقلاب اسلامی بود. شیخ خیابانی با این ازدواج شوهر عمه رهبر انقلاب شد. همسر دوم شیخ نیز خیرالنساء نیکپندار ملقب به خانم آغا، دخترعموی شیخ بود.
کریم میمنت نژاد، تبریز پژوه، در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: شیخ محمد خیابانی نماینده دور دوم مجلس شورای اسلامی بود، در سال 1290 روسها اولتیماتومی به مجلس ایران دادند و در این اولتیماتوم ایران مورد تهدید قرار گرفت و تاکید شد که اگر شرایطی که آنها گفتهاند مورد قبول ایران قرار نگیرد، وارد خاک ایران خواهند شد.
وی ادامه داد: علیرغم قبولی این اولتیماتوم توسط مجلس ایران، روسها وارد خاک ایران شدند و شیخ محمد خیابانی در پی این قضیه، تشکیلاتی در آذربایجان و تبریز به نام فرقه دموکرات ایران به راه انداخت. این فرقه دموکرات در پی اولتیماتوم روسها و به دلیل که نمیخواستند دولت و مجلس ایران این اولتیماتوم روس را قبول کند، به راه انداخته شد.
این تاریخ پژوه بیان کرد: اما دولت ایران این اولتیماتوم را قبول کرد و شیخ محمد خیابانی از مجلس رفت و مدتی در مشهد ماند و بعد به روسیه رفت و دوباره از روسیه به تبریز برگشت.
وی مطرح کرد: انقلاب روسیه در ایران تاثیر داشت و باعث شد که شیخ محمد خیابانی فرقه دموکراتی را که قبلا به راه اندخته بود، مجددا فعال کند و روزنامه ای را به نام “تجدد” به عنوان ارگان رسمی این فرقه معرفی کرد که به موضوع اصلاحات و اینگونه مسائل پرداخت میکرد.
وی اضافه کرد: در سال 1296عثمانی ها وارد ایران شدند؛ روسها از طرفی و عثمانیها هم از طرف دیگر ایران را در برگرفته بودند.از اهداف مهم عثمانیها دستگیری اعضای فرقه دموکرات و تبعید کردن برخی از آنها بود که در پی این هدف، افرادی چون شیخ محمد خیابانی، بادامچی و اسماعیل نوبری را دستگیر کرده و به ارومیه بردند و آنها را مدتی زندانی کردند.
وی گفت: زمانی که عثمانیها تا حدودی در ایران حاکمیت داشتند، حاکم تبریز فردی به نام مکرم الملک و ملقب به قائم مقام بود و خانه این قائم مقام همان پارک قائم مقامی است که در پل قاری تبریز قرار دارد و البته این مکرم الملک پسر “یحیی عدل” پدر جراحی ایران است و مکرم الملک کاملا قصد اضمحلال فرقه دموکرات و دستگیری آزادی خواهان را داشت.
وی افزود کرد: در کنار این قضیه، مصادف با دوره چهارم انتخابات مجلس شورای ملی، وثوق الدوله رئیس دولت ایران شد و شیخ محمد خیابانی هم دوباره در این انتخابات شرکت کرد و وارد مجلس شد.
این تاریخ پژوه اظهار کرد: وثوق الدوله بدون اطلاع مجلس قراردادی به نام قرارداد 1919 را امضا کرد و شیخ محمد خیابانی هم به این کار او اعتراض کرد و حرفش این بود که قرارداد باید به تصویب مجلس برسد اما اعتراض شیخ محمد خیابانی به جایی نرسید و بسیاری مسائل پارلمانی دیگر پیش آمد.
وی ادامه داد: در همین زمان که قزاقها هم در ایران بودند و تعدادی مستشار سوئدی به ایران آمده بودند و تعدادی نیروی نظامی در ایران تربیت می کردند، رئیس دولت، وثوق الدوله، این نیروهای سوئدی را که مستشاران نظامی بودند، مامور کرد تا فرقه دموکرات را کلا از میان بردارند و افرادشان را دستگیر کنند.
وی بیان کرد: شیخ محمد خیابانی در پی این قضیه در سال 1299 قیام کرد و اعضای فرقه دموکرات ایران به رهبری خیابانی با این قیام، طی دو روز تمامی ادارات تبریز را تصرف کردند و شعارشان حفظ استقلال مملکت و تامین آتیه و تحکیم مواد قانون اساسی بود و این قیام شش ماه به طول انجامید.
میمنت نژاد گفت: یکی از کارهایی که در حکومت شش ماهه شیخ محمد خیابانی مد نظر بود، این بود که ارتش ایران باید به صورت منظم تشکیل یابد چون در آن دوران قاجاریه از هم پاشیده بود و حکومت پهلوی اول هم شکل نگرفته بود و اوضاع کشور نابسامان بود و دومین نکته ای که مد نظر داشتند این بود که کابینه دولت باید صالح و مقتدر باشد و تعدادی اصلاحات اقتصادی هم اتفاق بیفتد چون مملکت را گرسنگی در بر گرفته بود.
وی اظهار کرد: این نهضت را خیابانی از تبریز شروع کرد و میپنداشت که به دنبال تبریز، شهرهای دیگر هم به این نهضت خواهند پیوست ولی این اتفاق نیفتاد.
وی اضافه کرد: شیخ محمد خیابانی تشخیص داد که او را به تجزیه طلبی و جداسازی آذربایجان از ایران متهم خواهند کرد بنابراین یک شعار به شعارهایش اضافه کرد و گفت: “آذربایجان جزو لاینفک ایران است”.
این تاریخ پژوه بیان کرد: در اواسط این قیام کابینه روس سقوط کرد و مشیرالدوله رئیس دولت شد و قصد مذاکره با شیخ محمد خیابانی را کرد ولی او این مذاکره را نپذیرفت.
وی ادامه داد: مشیرالدوله، عین الدوله را که حاکم اردبیل بود، مامور سرکوب شیخ محمد خیابانی کرد اما او که نماینده دولت هم بود، این کار را نپذیرفت و گفت که نمی خواهد دستش به خون شیخ محمد رنگین شود و در نهایت مشیرالدوله، مخبر السلطنه هدایت را که وکیل و نماینده مجلس بود، به عنوان والی آذربایجان به تبریز فرستاد و شرط گذاشت که قیام شیخ محمد خیابانی را به کلی سرکوب کند.
وی گفت: فردی چون حاکم اردبیل که خود جزو حاکمیت بود، آن کار را قبول نکرد اما فردی که خود وکیل ملت بود، این کار را پذیرفت، به تبریز آمد و تعداد زیادی از نیروهای قزاق را مامور کرد تا تمام افرادی را که به فرقه دموکرات ایران مربوط بودند، دستگیر کنند.
میمنت نژاد افزود: قزاقها افراد فرقه دموکرات را پیدا کردند و بسیاری از آنها را کشتند و در نهایت دو کودک جای شیخ محمد خیابانی را لو دادند و گفتند ما دیدیم که او به خانه همسایه رفت و در نتیجه قزاقها شیخ محمد خیابانی را کشتند و جنازه اش را روی نردبانی گذاشته و به عالی قاپو بردند.
وی ادامه داد: مخبر السلطنه دستور داد که او را سریع دفن کنند و برای همین او را به صورت موقت در گورستان امام زاده سیدحمزه تبریز دفن کردند و بعدها قبر او را به باغ طوطی شاه عبدالعظیم شهر ری برند و برای همیشه در آن جا دفن شد.
وی در پایان مطرح کرد: موضوع مورد توجه در رابطه با شیخ محمد خیابانی این است که همان طور که از شعارش برمی آید، او در فکر جدا کردن آذربایجان از ایران نبود و موضوع دوم هم این است که قیام او قیام آزادی خواهانه بود، و همان طور که محمدتقی بهار شاعر بزرگ ایرانی در قصیده ی بلندی که در رثای او سرودهاست، می گوید: “گر خون خیابانی مظلوم بجوشد/ سرتاسر ایران کفن سرخ بپوشد” نشانگر این است که خون او هنوز بین مردم وطن دوست می جوشد.
امروز ، بیست و دوم شهریور 1400، صد و یکمین سالگرد شهادت شیخ محمد خیابانی روحانی مبارز و مجاهد مشروطهخواه است .