معرفی نگارگری
نگارگری ایرانی به عنوان هنری برگرفته از مفاهیمی چون تعالی روح، رسیدن به عالم معنا و جاودانگی با نگرشی حقیقتگرا در سراسر دنیا شناخته شده است. نگار ( نگاریدن و نگارشتن ) در فرهنگهای مختلف با معانی متعددی چون نقش و نقاشی به کار رفته است. در حقیقت نگارگری مفهوم عام دارد و روشها و سبکهای گوناگون نقاشی ایرانی را شامل میشود؛ چه آنها که در کتاب و نسخههای خطی صورت گرفته شامل: تذهیب، تشعیر، حاشیهسازی، جدولکشی، گل و مرغ و چه آنها که بر دیوار بناها و بومهای دیگر انجام شده است.
در فرهنگ معین نگارگری، تصویری کوچک که در آن ریزهکاری به کار رفته باشد، تعریف شده است: «نوعی نقاشی خاص مشرق زمین که در آن قواعد علم مناظر و مرایا و کالبدشناسی رعایت نمیشود، رنگ جنبهی تزئینی دارد و جزئیات با ریزهکاریهای خاص نشان داده میشود». اما در فرهنگ عمید در تعریف آن آمده: «مینیاتور، میناکاری، نقاشی ریزهکاری با لاجورد، طلا، آب و رنگ در روی کاغذ یا فلز که بیشتر در مشرق زمین معمول است». در این میان برخی نیز مینیاتور را کلمهای فرانسوی میدانند که از دو واژهی (مینیموم) به معنی کوچک و خرد و (ناتورال) یعنی از طبیعت مشتق شده ترکیب شده و در نهایت معنای طبیعت کوچک شده را برای آن قائل هستند. در این میان لغت نامه دهخدا، نگارگری را مشخصاً به معنی صورتگری ، نقاشی و بُتگری آورده است.
سیر هنر نگارگری در تبریز
مکاتب نگارگری در تبریز با گرفتن ایدههای جدید و تلفیق آن با جانمایه و ساختار هنر، پایهگذار سبک بدیعی در این عرصه شدند. مکتب تبریز در دورهی ایلخانان در اقصی نقاط ایران در تمام عرصهها تسری پیدا کرد و در معماری و موسیقی نیز آثار ماندگاری به جا گذاشت که از مهمترین آنها به بنای سترگ ارک علیشاه میتوان اشاره نمود؛ از آثار خطی و نگارگری آن دوره میراث گرانقدر بیشماری به جا مانده است.
مکتب اول نگارگری تبریز (مینیاتور) به وسیلهی خان مغول در اواخر قرن 13 میلادی و به صورت فعال تا نیمهی اول قرن 16 ادامه داشته است. بطور کلی سبک این مکتب آمیختهای از فرهنگ و سنن خاور دور و خاورمیانه در نگارگری اسلامی بود. از آثار بارز این دوره میتوان به “جامع التواریخ رشیدی” و “تاریخ چنگیزی” اشاره کرد که در “ربع رشیدی” تبریز تهیه شده بودند. مکتب دوم نگارگری تبریز در دوران صفویه و در زمان حکومت شاه اسماعیل و شاه عباس دوباره احیا گردیده و دست به خلق نمادها و اسطورههایی بیهمتا از هنر زد که میتوان در آثارمادی و معنایی به جا مانده از آن دوره به وفور مشاهده نمود.
میتوان گفت که بهترین و عالیترین مكتب نگارگری از نظر زیبایی و اوج، «مكتب تبریز» با قدمتی بیش از 500 سال است كه به دوران شاه اسماعیل صفوی برمیگردد، در واقع پس از دعوت استاد “کمالالدین بهزاد” در زمان وی، مکتب تبریز نوزایی خود را مجدداً آغاز نمود. “آرامگاه دوکمال” که مدفن “کمال خجندی” (شاعر سدههای هشتم و نهم هجری) و “کمالالدین بهزاد” (نقاش سده دهم هجری) است، در یکی از باغهای محلهی بیلانکوه در شرق شهر تبریز جای گرفتهاست و از چند سال پیش سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان آذربایجانشرقی اقدام به احداث مجموعهای بسیار زیبا با سبک سنتی کرده و این باغ را به دانشگاه تبدیل کرده است. امروزه آن را دانشگاه دو کمال یا مرکز آموزش نگارگری مینامند. این مجموعه با وسعت ۶۰۰۰ متر مربع شامل چندین کلاس، آتلیه، کتابخانهی تخصصی، گالری نمایشگاهی، موزهی تخصصی نگارگری است.
علاوه بر کمالالدین بهزاد، “نظامالدین سلطان محمد تبریزی” که او را “سلطان محمد” نیز مینامند نگارگر چیرهدست مکتب تبریز و از بزرگان هنر نگارگری این دوران است. برجستهترین آثار سلطان محمد در “شاهنامه طهماسبی”، “خمسهی طهماسبی” و “دیوان حافظ” جلوهگر است. سرپرستی صد صفحهی نخست از شاهنامهی طهماسبی بر عهدهی وی بوده است. شاهنامهی شاه طهماسب دارای 258 تصویر به شیوه مکتب تبریز است، هنرمندان صاحب نامی نظیر “سلطان محمد”، “میرک نقاش”، “میرسیدعلی” و…در تصویرگری و تدوین آن مشارکت داشتند، از این رو صفحات این شاهنامه جز گرانبهاترین نقاشیهای تاریخ هنر جهان است.
پادشاهی کیومرث، شاهنامه طهماسبی، هماینک در مجموعه صدرالدین آقاخان، اثر سلطان محمد
بررسی هنر نقاشی سنتی (نگارگری) در ایران به ویژه پس از ظهور مکاتب تبریز، یکی از را ههای مهم شناخت فرهنگ و هنر چند سدهی اخیر است. نگارگری ایرانی به صورتهای گوناگون در سایر هنرها تجلی یافته و از مباحث مهمی است که مفاهیم کلیدیِ، اثربخشی و تحول در تاریخ نقاشی ایران را دستخوش تغییر ساخته بود. در اوایل دوران صفویه، در نگارگری نوعی آرمانگرایی که متأثر از اقتدار حکام مغول بود دیده میشد که در انتهای این دوره به واقعگرایی نزدیک شده است. در دوران زند و قاجار به دلیل علاقه پادشاهان و گرایش به هنر باستان، آرمانگرایی کاملاً بر نگارگری ایران حاکم شد. در اواخر این دوران با شروع ارتباط بیشتر با غرب، گرایش به سبکهای اروپایی، کاملاً مشهود است و نگارگری را به سوی واقعگرایی و طبیعت سازی سوق داد. نقاشی دورهی قاجار را میتوان مرحلهی مهمی برای عبور از نقاشی سنتی به شیوه جدید و تکوین یک مکتب ایرانی با تلفیقی از سنتهای نگارگری و دستاوردهای غربی دانست.
اگر در نگارگریهای صفوی، موضوع اصلی شکوه و زیبایی این دوره، بارگاه سلاطین، اشرافزادگان، کاخهای زیبا، مناظر زیبا و صحنههایی از جنگ و شکار بود، برعکس در دورهی قاجار ترکیبی از سبک هنرهای اروپایی کلاسیک و سبک و تکنیک مینیاتورهای دوران صفوی وجود دارد که میتوان آن را «پیکرنگاری درباری» نامید. در واقع در این دوره شاهد مکتبی در نقاشی هستیم که از ترکیب نگارگری سنتی ایرانی با عناصر و شیوههای نقاشی اروپایی زاده شده است. این سبک با نام مکتب نقاشی قاجار به آثار نقاشی اطلاق میشود که در دوره زند شروع شد و تا دورهی قاجار و کمی پس از آن ادامه یافت.
نقاشی فتحعلیشاه قاجار در حدود سال ۱۱۷۷ هجری شمسی (۱۷۹۸ میلادی) توسط مهر علی، نقاش معروف دوران قاجار
نقشهاي دیوارنگاری گچی در دوران قاجار دنبالهی سنت مينياتور است، با همان طرحهاي پرانحناي اسليمي، گل و مرغ، اسب و سوار و شكار جانوران شكاري و رزم و بزم، بيشتر درونمايهها برگرفته از داستانهاي شاهنامه، منظومههاي عاشقانه و سرگذشتهاي پيامبران و امامان است. در نتيجه اين نقاشي در صورت و محتوا پيرو سرمشقهاي پيشين خود است. نمونههای بسیار خوبی از نگارگری بر روی دیوار در این دوره را میتوان در بخشهای مختلف “خانهی حریری” در تبریز مشاهده کرد که به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
بخشی از دیواره نگاری در طاقچه خانه حریری در تبریز، دورهی قاجار
“خانهی بهنام” از دیگر ساختمانهای تاریخی شهر تبریز است که دراواخر دوران زندیه و اوایل دوران قاجار به عنوان یک خانه مسکونی ساخته شده است. در زمان پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار، این خانه نوسازی و با نقاشیهایی تزیین شد.
جزئیاتی از نقاشی دیواری در خانهی بهنام، تبریز، عهد قاجار
در نهایت به مرور در دههی 1340 (دوران پهلوی) نقاشان نوگرا در جامعهی هنری توانستند موقعیت خود را تثبیت کنند و جدال میان سنتگرایان و نوگرایان جای خود را به بحث برای یافتن هنرترکیبی داد؛ نوعی هنر و نقاشی که تلفیقی از سنت نگارگری و نقاشی مدرن باشد اما جنبهی ایرانی بودنش را حفظ کند و بتواند ایرانیت خود را در برابر هنر غرب به رخ بکشد و به گونهای نمونهوار از هنر ناسیونالیست ایرانی باشد. این نسل از هنرمندان توانستند این اهداف را تحقق بخشند و مکتب سقاخانه را بهوجود بیاورند. ﻣﮑﺘﺐ ﺳﻘﺎﺧﺎﻧﻪ، ﺑﺎ ﺗﻠﻔﯿﻖ ﻫﻨﺮ ﺳﻨﺘﯽ و ﻣﺪرن، ﻧﻘﺎﺷﯽ ﻣﻌﺎﺻﺮ اﯾﺮان را ﺗﺎ ﺣﺪ زﯾﺎدي از رﮐﻮد و ﺳﺮدرﮔﻤﯽ ﮐﻪ در دﻫﻪﻫﺎي اﺧﯿﺮ ﺑﺪان دﭼﺎر ﺑﻮد، ﺑﻪ درآورد و در ﻋﺮﺻﻪﻫﺎي ﻣﻠﯽ و ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺷﮑﻮﻓﺎ ﺳﺎﺧﺖ. ﮐﺴﺎﻧﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ “ﺣﺴﯿﻦ زﻧﺪهرودي”، “ﭘﺮوﯾﺰ ﺗﻨﺎوﻟﯽ”، “ﻓﺮاﻣﺮز ﭘﯿﻼرام” از مهمترین هنرمندان این سبک هستند. بدین ترتیب هنرنوگرای ایران شکل گرفت.
نقاشی سقاخانه، ژازه تباتبایی
پس از این دهه با وقوع انقلاب اسلامی جهت و سمت و سوی هنر به سمت هنر متعد و مردمی تغییر شکل یافت. آثار هنری که تا دیروز به دنبال کارکرد خاص اجتماعی نبودند، به یکباره بستری برای ارائه مهمترین مسائل جامعه و فرهنگسازی عقیدتی و دینی شدند. در نهایت هنر سنتی نگارگری به صورت شاخهای از رشتههای صنایعدستی و هنرهای اسلامی به صورت دانشگاهی درآمد.
در سالهای اخیر تلاشهای جدی در حوزهی دانشگاهی کشور برای احیاء مکاتب پیشین نگارگری و ارائهی راهکارهائی جهت نوآوری و استفاده از نگارگری در سایر شاخههای صنایعدستی و زیباسازی شهری شده، لذا به جهت بنیادین بودن نگارگری توجه ویژهای نیز به آن معطوف گشته است. از جمله دانشگاههای معتبر “دانشگاه هنر اسلامی تبریز” است که با برگزاری سومین جشنواره بینالمللی خلاقیت و نوآوری در هنرهای اسلامی و صنایع دستی، در کنار آن برنامهای رقابتی در سطح ملی، بین هنرمندان فعال در حوزه نگارگری بوجود آورد، تا با گزینش و معرفی آثار خلاق و نوآور در چهار بخش نگارگری، تذهیب، تشعیر و گل و مرغ، ضمن شناسائی ایدههای خلاقانه، صاحبان آنها را مورد حمایت قرار داده و به احیاء و خلاقیت و نوآوری تشویق کند. با تحقق یافتن این امر زمینهای برای برانگیختن روحی نوآوری، تشویق نگارگران برای خلاقیت بیشتر خواهد بود که موجب جلب توجه نگارگران و نقش مهم وی در حفظ و بهروزرسانی میراث نگارگری خواهد شد. از جمله اساتید معاصر نگارگری در تبریز “رحیم چرخی” و “علی كوهپایهحقی” را میتوان برشمرد.
لازم به ذکر است که در اردیبهشت ماه 1394 شهر تبریز در خلال برگزاری دومین جشنواره بین المللی خلاقیت و نوآوری تبریز در هنرهای اسلامی و صنایع دستی که در دانشگاه هنر اسلامی تبریز برگزار شد، توسط ارسیکای استانبول به عنوان به “پایتخت نگارگری جهان اسلام” انتخاب شد. درحال حاضر در تبریز به عنوان پایتخت نگارگری، این رشته هم به صورت دانشگاهی و هم به شیوهی سنتیِ استاد شاگردی در حال پیگیری است، که آموزش عملی و نظری به صورت همزمان در این رشتهی هنری انجام میپذیرد.
معرفی مکاتب نگارگری تبریز
مکتب تبریز اول: در دوران حکومت ایلخانان مغول و فاصله قرون 7 و 8 هجری قمری، مکتبی در تبریز، پایتخت ایشان شکل گرفت که به “مکتب تبریز اول” و یا “مکتب مغولی” مشهور است. در مکتب تبریز علاوه بر ورود عناصر تصویری چینی و به تبع آن دقت در جزئیات و سنت کارگاهی، نوعی تحرک و جنبش بوجود آمد. به دلیل تمایل برخی سلاطین به مسحیت، برخی سنتهای بیزانسی در هنر این دوران دخیل شد. نقشها با رنگهای تیرهتر از زمینه تصویر میشدند. چین و چروک لباسها متاثر از سنت بیزانسی و چهرهها مغولی است. دیگر خبری از عمامههای بزرگ عربی مکتب بغداد نیست. شاهنامهای معروف به “شاهنامهی دموت” نقطه اوج پیشرفت نقاشی ایلخانی است، تصویر صحنهی “زاری و مویه بر مرگ اسکندر” از این کتاب است. تاثیر از هنر بیزانس و نمایش دقیق چین و چروک لباسها مشخصاً در تصویر دیده میشود.
شاهنامه دموت، مکتب تبریز اول، اواسط قرن 8 ه.ق
مکتب تبریز دوم: مکتب تبریز دوم اولین مکتب نگارگری دوران حکومت صفوی است که میتوان آن را پرتزئینترین مکتب نگارگری ایرانی دانست که دوران زمامداری شاه اسماعیل اول و شاه طهماسب را شامل میشود. این مکتب توسط کمالالدین بهزاد و شاگردانش به اوج شکوفایی رسید. هنر این دوران را شاید بتوان اوج اعتلای هنر نگارگری نامید چرا که تمام دستاوردهای دوران پیشین، در این مکتب قوام یافت و هنری در حد عالی و فوقالعاده ظریف را بوجود آورد. استفاده از رنگهای به غایت درخشان، پرمایه و متنوع، پرداخت دقیق به جزئیات، توجه به موضوعات درباری، صحنههای پرتحرک و منظرههای طبیعی برخی از ویژگیهای این مکتب است.
ایجاد ترکیببندیهای چندوجهی و استفاده از کمپوزیسیون اسپیرال، تزئینات البسه با نقوش گل و پرنده، فضاسازی چندزمانی، شکست کادر (بیرونزدگی بخشی از نگاره از کادر) نیز از دیگر خصوصیات بارز مکتب تبریز دوم است. یکی از شاخصههای نگارگری این دوران، استفاده از لباس مد روز است. مثلاً در نگارهها ، مردان کلاهی به سر دارند که به کلاه قزلباش معروف است. این کلاه که دستاری سفید است، به نشان دوازده امام دوازده دور پیچیده شده و در نوک آن تیزیِ قرمز رنگی دیده میشود. این کلاه که گویا در آن زمان جزو البسهی نظامیان بوده در تمام نگارههای مثلاً شاهنامه شاه طهماسبی بر سر سپاهیان نقاشی شده قابل مشاهده است. اکثر هنرمندان مکتب تبریز دوم شاگردان بهزاد بودهاند.
شاید مشهورترین کتاب مکتب تبریز دوم، “شاهنامهی بزرگ طهماسبی” باشد که به “شاهنامهی هوتون” معروف است، چرا که این کتاب ارزشمند متعلق به مجموعهداری به نام هوتون بوده است. این نسخهی بینظیر که در قطع سلطانی طبع گردیده شامل 258نگاره است. متاسفانه هوتون شیرازهی این کتاب را باز کرد و اوراق آن را به موزههای مختلف فروخت! خوشبختانه هم اکنون 118 برگ از این نگارهها در ایران موجود است.
برگی از شاهنامهی شاه طهماسب که ماجرای توطئهی قتل خسروپرویز را شرح میدهد، سده 10 ه.ق
مهلا منجزی
فهرست منابع:
• طاووسی، ابوالفضل. 1390. کارگاه نگارگری. تهران. ناشر شرکت چاپ و نشر کتابهای درسی ایران
• پاکباز، رویین . دابرتالمعارف هنر
• ذیلابی، نگار. «تبریز». در دانشنام جهان اسلام (جلد ششم). بنیاد دائرةالمعارف اسلامی
• عبدی، ناهید و میرزایی ، علی اصغر.1384. آشنایی با مکاتب نقاشی. نشر مهر
• کوهنل، ارنست. 1380. اهمیت هنر نقاشی، مکتب تبریز. سمیه اشتری. مجله هنر دینی: شماره7
• فرخ فر، فرزانه؛پورجعفر، محمدرضا. 1387. بررسی تطبیقی نگارگری مکتب تبریز و مکتب گورکانی هند. مجله علمی پژوهشی هنرهای زیبا: شماره 35
• آژند، یعقوب. 1384. مکتب نگارگری تبریز، قزوین و مشهد. انتشارات فرهنگستان هنر
• پاکباز، رویین. 1379. نقاشی ایران از دیرباز تا کنون. نشر نارستان: تهران
• گری، بازیل. 1384. نقاشی ایرانی. شروه، عربعلی. نشر چاپاول: تهران
• موسوی لر، اشرف. 1384. بررسی ابعاد گرافیکی نگارگری ایران در دوران تیموری با تأکید بر آثار کمال الدین بهزاد. رساله دکتری پژوهش هنر. به راهنمایی دکتر آیتالهی، دانشگاه تربیت مدرس تهران
• یزدان پناه، مریم؛حاتم، غلامعلی؛سلطانی، سید حسن کتابداری. 1389. بررسی مکتب نگارگری تبریز دوره صفوی با استفاده از نگاره های شاهنامه شاه تهماسب. کتاب ماه هنر: شماره 143
• جمیلیا گاسانزاده؛ولی نژاد، کیهان. 1382. بهزاد در تبریز تأثیر متقابل سبک ها بر نقاشی تبریز در قرن دهم ه.ق. فصلنامه هنر: شماره 57.
• حبیبی نژاد، رضا. 1396. نگارگری ایران پس از اسلام تا دوره تیموری. فصلنامه رهیافت تاریخی: شماره 18
• بینیون، لورنس و ویلکینسون، ج.و.س. و بازیل گری. 1367. سیر تاریخ نقاشی ایرانی. ترجمه محمد ایرانمنش، نشر امیرکبیر: تهران
• تجویدی، اکبر. 1352. نقاشی ایرانی از کهن ترین روزگار تا دوران صفویان. انتشارات اداره کل نگارش وزارت فرهنگ و هنر: تهران
• رابینسن، ب.و. 1376. هنر نگارگری ایران، ترجمه یعقوب آژند. نشر مولی: تهران
• کن بای، شیلار. 1378. نقاشی ایرانی. ترجمه مهدی حسینی. انتشارات دانشگاه هنر: تهران