صاحب‌دیوان، پایـگاه خبــری و تحلیلی تاریخ و فـرهنگ ایران

پارس وی دی اس
پنجشنبه, 27 شهریور, 1404

دیدار سایه و شهریار؛ بازخوانی یک خاطره مشترک از حافظه معاصر

در خردادماه سال ۱۳۶۶، دیداری استثنایی میان دو نام بزرگ ادبیات معاصر ایران رخ داد؛ هوشنگ ابتهاج، معروف به سایه، برای دیداری با محمدحسین بهجت تبریزی، شهریار، به تبریز آمد. زمینهٔ این ملاقات نه تنها حاصل علاقه و پیوند دوستانهٔ شاعران بود، بلکه بازتابی از پیگیری‌ها و تلاش‌های شهریار برای آزادی سایه نیز بود. به گفتهٔ مرحوم اصغر فردی، پس از بازداشت سایه و آزادی او، دوستان مشترک و همراهان وفادار، از جمله آقای نارونی، زمینه را فراهم کردند تا سایه جهت احترام و قدردانی به دیدار شهریار برود. فرزند نصرت‌الله ناصح‌پور نیز نقل می‌کند که شهریار شخصاً از سایه خواسته بود پیش از آن‌که دیر شود، او را ببیند؛ دعوتی که با استقبال ابتهاج و جمعی از یاران همراه شد.

 

مهمانان شامل سایه، محمدرضا شفیعی‌کدکنی، نصرت‌الله ناصح‌پور، آقای نارونی و چند همراه دیگر بودند و از طریق قطار به تبریز آمدند. به محض ورود، شور و هیجان در فضا موج می‌زد. همان‌طور که سروش خیری، شاهد عینی و عکاس/فیلم‌بردار، روایت می‌کند، مهمانان در ورودی خانه شهریار یکدیگر را در آغوش گرفتند و بی‌مقدمه شعر خواندند؛ فی‌البداهه بودن شعرخوانی‌ها و حضور زنده‌یاد جواد آذر با آوازهایش، مجلس را پر از شور و حرارت ادبی و عاطفی کرده بود. سروش خیری و برادرش حسن خیری مسئول فیلم‌برداری، صدابرداری و عکاسی بودند و هر لحظهٔ این دیدار را به صورت حرفه‌ای ثبت کردند.ثبت تصویری و صوتی این دیدار اهمیت ویژه‌ای داشت. اصغر فردی توضیح می‌دهد که تیم مجهز چاپ و ظهور عکس تبریز و اپراتورهای حرفه‌ای، لحظات را ضبط کردند و در پایان سفر به هر مهمان آلبوم کامل عکس‌ها تقدیم شد. نسخه اصلی فیلم و نوار صوتی نیز به صورت امانی به سایه سپرده شد تا نسخه‌برداری شود. سروش خیری یادآور می‌شود که فیلم‌ها و تصاویر ثبت‌شده از ورود مهمانان تا بدرقهٔ آن‌ها تا هتل تبریز، مستندسازی دقیق و حرفه‌ای محفل را ممکن کرد و این امر نشان‌دهنده اهمیت تاریخی و فرهنگی آن دیدار است.

اما عمیق‌ترین و تأثیرگذارترین لحظات، همان لحظهٔ برخورد عاطفی شهریار و سایه بود. خود سایه نقل می‌کند:

 شفیعی رفت پیشِ شهریار نشست و عکس گرفت و یه مرتبه گفت: «سایه بیا» و بعد میان خودش و شهریار به اندازۀ خودش جا باز کرد. خب من که تو اون سولاخی تنگ جا نمی‌گرفتم!… رفتم و با چه زحمتی هی «ستون کرد چپ را و خم کرد راست» یه پامو خوابوندم و یه زانوم رو بلند نگه داشتم تا نشستم اونجا وسط… خلاصه با یه پا نشستم. تا نشستم در این تنگنای شب اول قبر دیدم شهریار سرشو گذاشت رو شونۀ من… عکسش هست… شهریار با یه حالت بغض‌کرده (اصلاً از وقتی که سرش رو روی شونه‌ام گذاشته بود حالش منقلب شده بود) گفت: «سایه‌جان! چطوری؟» گفتم: «دو تنهارو، دو سرگردان، دو بی‌کس» [به گریه می‌افتد]. خب هر دو زدیم به گریه. بعد شهریار گفت: «اگه حافظ رو نداشتیم چه خاکی به سرمون می‌کردیم؟

 

از راست: نصرت‌الله ناصح‌پور، شهریار، هوشنگ ابتهاج، محمدرضا شفیع‌کدکنی و اصغر فردی

 

این لحظهٔ ناب، تصویری زنده از عاطفهٔ دو شاعر را ارائه می‌دهد؛ پیوندی که شعر، خاطره و رنج مشترک را در هم آمیخت. اصغر فردی نیز گزارش می‌دهد که در ادامهٔ محفل، دکتر شفیعی‌کدکنی غزلی زیبا که در مسیر تهران تا تبریز برای تجلیل از شهریار سروده بود، خواند و با تکمیل ابیاتی از لامیه العجم، توجه و احترام استاد را بیش از پیش جلب کرد.

لحظات آغوش‌ها و اشک‌ها در کنار شعرخوانی‌های فی‌البداهه و آواز جواد آذر، که سروش خیری آن‌ها را ثبت کرده است، فضای محفل را به یک تجربهٔ چندحسی تبدیل کرده بود؛ جایی که هم زیبایی ادبی و هم زیبایی انسانی در هم تنیده شدند. پس از پایان دیدار، مهمانان تا هتل بدرقه شدند و شب همان روز، جمع برای تجدید حال و هوای ادبی، به کباب‌خانه‌ای در محله‌ای نزدیک تبریز رفتند و ساعات شب را با گفتگو درباره ادبیات و فولکلور آذربایجان و شعر سپری کردند.

دیدار سایه و شهریار تنها یک عکس یادگاری نبود. این محفل، تجلی دوستی، هنر و انسانیت در مقابل سختی‌ها بود و ثبت دقیق آن توسط سروش خیری و تیم فنی، و همچنین حافظهٔ روایت‌شده توسط اصغر فردی و خود سایه، اکنون بخشی ارزشمند از تاریخ فرهنگی ایران به شمار می‌رود. لحظه‌هایی که ثبت شدند، نشان می‌دهند چگونه شاعران نسل معاصر، با همدلی و عشق به شعر، همدیگر را در گذر زمان یاری کردند و یادشان تا امروز جاودانه مانده است. نام‌هایی چون اصغر فردی، نصرت‌الله ناصح‌پور، شفیعی‌کدکنی، جواد آذر، سروش خیری، سایه و شهریار گواهی بر لحظه‌ای هستند که شعر، موسیقی و انسانیت با هم تلاقی کردند و این دیدار را به یک میراث فرهنگی بی‌مانند تبدیل کردند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کانون تبلیغاتی آریانی
یادداشت