صاحب‌دیوان، پایـگاه خبــری و تحلیلی تاریخ و فـرهنگ ایران

پارس وی دی اس
پنجشنبه, 29 شهریور, 1403

خاندان ارژنگی تبریزی

از جمله خاندان هایی که چندین نسل به هنر پرداخته و بزرگان بی بدیلی به این عرصه تقدیم نموده است خاندان ارژنگی که نسب و نیای آن ها به آقا میرک تبریزی می رسد.

هنر آمیخته با خاندان ارژنگی

   نسب این خانواده هنرمند به آقا میرک تبریزی، نقاش و خوشنویس قرن دهم هجری میرسد؛ هنرهایی همچون نگارگری ،حجاری ،تذهیب و شعر و موسیقی در این خاندان موروثی است. نیای بزرگ این خانواده آقامیرک تبریزی، معاصر کمال الدین بهزاد، در زمان شاه تهماسب صفوی،ریاست کتابخانه شاهی را بر عهده گرفت؛ در برخی از کتابهای کهن، گاه وی را هراتی و گاه اصفهانی خوانده اند حال آنکه وی نه  این  و  نه آنست. میرک، نقاش عالی مقام و شاعر نیکو قریحه  و خوشنویس شایسته  از اهالی تبریز بوده است؛ از جمله آثار وی، نگار گری هایی در خمسه نظامی شاه تهماسبی و در کتاب ظفر نامه تیموری میباشد. در این دوره وی اداره کارگاه هنری را  بر عهده داشته و آ ثار فراوان دیگری نیز با نظارت  وی پدید آمده اند. همچنانکه در نامه “خط و خطاطان” میخوانیم : میرک تبریزی در تصویر و تذهیب بی نظیر و در کتاب نویسی بی مانند بوده  و اغلب کتابهای هرات با خط وی زینت یافته اند؛ همچنین در کتاب “حبیب السیر” میخوانیم: میرک تبریزیدر تصویر و تذهیب بی نظیر بوده و عمده کتابهای هرات به خط اوست.

سید محمد علی

   سید محمد علی،از اخلاف میرک تبریزی ،نقاش و حجاری نامدار بوده که در زمان ولیعهدی و ولایت عباس میرزا فرزند فتحعلیشاه، در تبریز میزیسته است زمانیکه وی برای هنر نمایی از سوی عباس میرزا به در بار احضار گردید  و به هنر نمایی پرداخت،  قدحی از سنگ مرمر تراشید  آنچنانکه خطوط بر جسته از پشت قدح خوانده میشدند . او بخشی ازساقی نامه حافظ را برروی آن تراش داده و کنده کاری کرده بود.

وقتی عباس میرزا این شاهکار اعجازآفرین را دید، به پاداش، معدن سنگ مرمری را که در فاصله تبریز و میانه قرار داشت، به وی بخشید که حکم آن نزد اولاد آقا میرزا کوچک عمو باقیست. از این معدن تا آغاز جنبش مشروطه نیز بهره برداری می شده است.

سید محمد علی همچنین تابلو هایی در رابطه با جنگ ایران و روس ساخت که تا سال هزار و سیصد و سی قمری در باغ شمال تبریز بودند و سپس به وسیله افسران روس به روسیه منتقل شدند.

 فرزندان سید محمد علی

   سید محمد علی ، دارای پنج فرزند پسر به نام های ،سید عظیم، سید حسین، سید هاشم، میرزا کوچک و سید محمد بود؛ سید عظیم ،صاحب محضر و پیش نماز بود. شادروان تربیت، در کتاب “مشاهیر آذربایجان” شرحی در باره فضایل اخلاقی وی بیان کرده است؛ سید حسین، در جوانی به کربلا رفته  و پس از پایان تحصیلات ،به مقام اجتهاد رسیده است؛ سید هاشم، سومین پسر محمد علی، فاضل، واعظ، دلیر و  وطن پرست بوده است.گفته اند که وی در جنگ ایران و روس که در زمان عباس میرزا در گنجه روی داد، کفن پوشیده  و جهاد کرده و در نهایت شهید شده است. آرامگاه وی در گنجه است و از آنجا که چند خال سیاه بر چهره داشته به سید خاللی شهرت یافته است؛ میرزا کوچک عمو ، فرزند چهارم  در صنعت و هنر روش پدران را پیش گرفته و آثارش در تبریز موجودند؛سید محمد، فرزند دیگر سید محمد علی، طراح و سلسله دوزی کم نظیر و در این هنر( که طراحی خاصی در هنر قالی بافی است) از ذوق و قریحه ای عالی بهره مند بوده است

فرزندان سید محمد

سید محمد ، دارای سه فرزند پسر، به نام های: سید محسن، سید مهدی و سید ابراهیم “آقامیر” بود

سید محسن  نقاشی  زبر دست و شاعری برجسته بود که به ” آقا میر گلستان تبریزی” شهرت یافت

از او منظومه ای به نا م “مرات البکاء” به  جا مانده که در تبریز بار ها به چاپ رسیده است

مهدی ، فرزند دیگر در نو جوانی زندگی را بدرود گفته است

ابراهیم،”آقا میر” فرزند دیگر محمد علی، از جمله هنرمندانی است که هنر نقاشی را در تفلیس و مسکو با روش اروپایی فرا گرفته است. وی که در تبریز و در دربار مظفرالدین میرزا ی ولیعهد نقاش بوده ،به ز بانهای روسی و فرانسه نیز آشنا بوده است.

ابراهیم، نقاش، طراح و صورتگری بسیار هنرمند بوده که آثارش در جمع خارجیان مورد توجه بسیار قرار میگرفته است.

فرزندان ابراهیم “آقامیر

سید حسین میر مصور ارژنگی، فرزند ارشد ابراهیم ،در طراحی و نقاشی و ایجاد نقوش قالی ، استادی کم نظیر است وی اشعاری طنز آلود نیز سروده است.حسین از کودکی با حضور در فضای هنر و الهام از پدر، استعداد های نخستینش را آشکار میسازد و در نوجوانی با قلم سحر انگیزش مظفرالدین میر زا را به تحسین وا عجاب وا میدارد.

در هفده سالگی همانند پدر برای تکمیل هنر ش به روسیه سفر میکند و در مدرسه هنر تفلیس و مسکو به تحصیل می پردازد و پس از پایان کار و سفر به کشور های اروپایی و مطالعه در آثار هنرمندان به وطن باز میگردد.

او با خلق تابلو های تاریخی و تندیس بزرگان دانش و ادب، گنجینه ای ارزشمند از خود به یادگار می گذارد.

میر مصور ، برای نخستین بار صنایع مستظرفه  را در تبریز تاسیس میکند و سالها بعد به ریاست موزه ایران باستان مفتخر میگردد.

از اثار جاودانه او میتوان به تابلو شاهکار امیر کبیر،پیروزی شاپور بر والرین، حمله نادر به هندوستان، رستم و سهراب، فردوسی، خاقانی  و بسیاری از این دست  اشاره نمود.

این استاد بزرگ،در طراحی اولین قالی های صورت دار و نقوش گرانقدر دیگر قالی  نیز دستی توانا داشته  و آثاری همچون قالی بی مانند چهار فصل و معراج و… از خود به یادگار گذاشته است.

سید حسین میر مصور ارژنگی

عباس رسام ارژنگی

عباس رسّام ارژنگی در سال ١٢٧١ در خانواده‌ای كه نسبت آن به میرك (نقاش بزرگ عهد صفوی) می‌رسید در تبریز به دنیا آمد .
نیاكان او همه نقاش و رسام فرش و همه مصوّر بودند.
پدر وی را به مدرسه میرزا حسن‌خان رشدیه فرستاد .
هجده ساله بود كه در سال ١٢٨٩ برای آموزش علمی نقاشی جدید و طراحی به تفلیس رفت.
او از این شهر جهت اخذ مدرك لیسانس به دانشگاه مسكو رفت و پس از پایان تحصیل و با شروع جنگ جهانی اول به ایران بازگشت. ارژنگی با ورود به تهران، اولین نگارخانه پایتخت را در خیابان فردوسی (علاءالدوله) تأسیس كرد.. كاریكاتور سازی را كنار نهاد و كلاس آموزش نقاشی و مینیاتور گذاشت. در این دوره شعر گفت، داستان نوشت پیكره‌سازی كرد و یكدهه بعد مهم‌ترین مینیاتوریست زنده ایرانی لقب گرفت.
در دهه‌ نخستین این قرن «نگارستان ارژنگی»به شواهد نامه های به جا مانده از مهم‌ترین مجامع روشنگری، هنری و ادبی تهران بوده است.
وی روشی جدید در مینیاتورسازی (خارج شدن از خیالی‌سازی) را به شاگردان جوان تعلیم می‌دهد.
نیمایوشیج به عنوان تئوریسین شعر جدید فارسی بعدتر در بیانیه خود (كه بین سال‌های ١٣١٨ و ١٣١٩ در مجله موسیقی می‌نویسد) كه به واسطه حضور كسانی چون ارژنگی در نقاشی بعد از مشروطه، جنبش نوگرایی پیش از اینكه در شعر اتفاق بیفتد در نقاشی به وجود آمده بوده است و این نشان می‌دهد كه تا نیمه دهه دوم این قرن ارژنگی نوگراترین نقاش در میان مینیاتوریست‌های كهن الگو بوده است، نیما می‌گوید: «آب و رنگ‌كاری‌های رسام ارژنگی و پرده‌های روغنی او و میر مصور ارژنگی نمونه‌های نوین و استادانه ما در نقاشی محسوب می‌شوند.
اولین مشخصه مینیاتورهای ارژنگی دوری از پندارگرایی است.
. او پیرو پدر خود از یك نوع نظام ژرفانمایی استفاده می‌كند و دیگر بَدَویگری را كنار می‌گذارد. . حین تصویرسازی از جنگ‌ها یا مبدل كردن شعر شاعران ، از جغرافیای كاربردی استفاده می‌كند. یعنی در تابلو «یعقوب لیث»، چهره یعقوب بسیار طبیعی و حالات صورت طبیعی است. دشت و زمینه این ااثر به دورنمای صحنه جنگ، عمق و شكوه بخشیده است.
از رسام ارژنگی بالغ بر دو هزار تابلو نقاشی،آب و رنگ،رنگ و روغنی، مینیاتور، سیاه‌قلم، كاریكاتور و تندیس بر جا مانده. تابلوهایی باشكوه چون نادرشاه، یعقوب لیث، كورش ،بهرام گور، رستم و سهراب و…
او اولین نقاشی است كه از روشنفكران، ادبا و هنرمندان بعد از مشروطه نقش كشیده است. اولین بار چهره نیمایوشیج در كنار شعر «ناقوس» توسط وی رسم شد، اولین كس است كه به علت تحول در عالم مینیاتور و نقاشی قدیم ایرانی در سال ١٣۰٩ از كشور بلژیك دیپلم افتخار و مدال گرفت. اولین كس است از میان نقاشان كه مقالاتی مبتنی بر بینش علمی درباره نقاشی میرك، رضا تبریزی و بهزاد در روزنامه‌های دهه آغازین این قرن نوشت. اولین كس است كه همچون نقاشان فرنگی در سال ١٣۰٧ یك كتاب از آثار خود را به چاپ رساند.. اولین كس است كه چاپی معقول از رباعیات خیام را با تابلوهایی جدید در سال ١٣١۵ در مؤسسه خاور در تهران منتشر کرد.او جدا از تأسیس نخستین نگارستان  در سال ١٣١٧ اولین هنرستان صنایع مستظرفه را در شهر تبریز بنیان نهاد.
در همین مدرسه است كه از پی آموزش‌های رسام ارژنگی و برادرش میرمصّور، نسل جدید طراحان فرش تبریز پدیدار می‌شود.
وی در سال ١٣٢٢. و برای نخستین بار در ایران اقدام به طراحی و چاپ الگوهای نقاشی برای آموزش نقاشی به دانش‌آموزان می‌كند.
در سال ١٣١٢  به خواسته پرفسور اسمیت، خاورشناس امریكایی رباعیات خیام را به تصویر كشید و بعدتر این پروفسور كتابی از این آثار را با اشعار خیام در امریكا منتشر كرد.
از ارژنگی چندین تابلو از تصاویر حماسه فردوسی در شاهنامه چاپ خاور و شاهنامه نوبخت نیز برجامانده است. در سال ١٣٣٣  ثمره سی سال شاعری اش رادر «دیوان ارژنگی» منتشر نمود.
این هنرمند در سوم امرداد ١٣۵۴ بدرود زندگی گفت و در قطعه ٨ در بهشت زهرا ارام گرفت. یاد و نامش گرامی و مانا باد.

 

 مرتضی ارژنگی

مرتضی ارژنگی کوچکترین پسرابراهیم است.

وی به زبانهای عربی و فرانسه تسلط داشت و در نقاشی از آب و رنگ بهره میگرفت.

مرتضی ، در موسیقی نیز دستی داشت و غالبا با چهار مضرابهای دلنشین سازش را به ترنم در میاورد.

وی در طول سالها با سمت مدیر کل فرهنگ، در شهرهای،تبریز، میانه، اراک، اهواز و تهران، خدمات فرهنگی ارزنده ای ارایه نمود.

عالیه ارژنگی

 

کوچکترین فرزند ابراهیم، عالیه نام داشت. او زنی فرهیخته و پیشرو بود و در آن روزگار(آغاز نهضت آزادی زنان) از چهره های ممتاز زنان روشنفکر به شمار می امد.

مانند پدر و برادرانش با زبانهای عربی و فرانسه آشنایی داشت.عالیه ارژنگی بنیان گذار یکی از نخستین دبیرستانهای دخترانه “دبیرستان دوشیزگان” در شهر تبریز است. وی با تاسیس این دبیرستان و ریاست آن چهره ای فرهنگ ساز و پیشرو  از خود به یادگار نهاد.

 ستارگانی که از این هنگام به بعد از این خاندان سر برآورده و در آسمان هنر و فرهنگ و دانش و ادب ایرانزمین طلوع کرده و درخشیده اند بسیارند که به هنگام باید به یکایک آنان پرداخته شود.

 

 

ماخذ: تارنمای https://arzhangihoma.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کانون تبلیغاتی آریانی
یادداشت