به گزارش صاحب دیوان، پویا صادقی فرشباف عضو هیأت علمی گروه میراث طبیعی پژوهشگاه میراث فرهنگی و زمینشناس طی مطالعه و بررسیهایی که در خصوص اثرات محیطی ـ ساختاری ناپایداریهای زمین در دشت تبریز انجام داده است، اظهار کرد: موضوع بلایای طبیعی در دو دهه گذشته نسبت به قبل پررنگتر شده است که یکی از علل آن، گسترش شهرهاست. قبلترها بیشتر بحرانهای زمینشناسی و فرونشستها در حاشیه شهرها و بیرون از منطقه سکونت انسان رخ میداد؛ ازاینرو زیاد به چالش کشیده نمیشد و رویکرد رسانهای پیدا نمیکرد. اما با گسترش حاشیه شهرها و ساخت وسازها در مناطق نامناسب از لحاظ امنیت و پایداری، این موضوع اهمیت ویژهای پیدا کرده است.
او معتقد است: امروزه به دلیل قرارگیری بسیاری از بناهای مسکونی و تجاری در مناطق ناامن، سوانح طبیعی و ناپایداری ساختاری زمین خیلی سریعتر از قبل توسط مردم احساس میشود. در سال گذشته در شورای جهانی بناها و محوطههای تاریخی، به این بحران پرداخته شد و شهرهای همچون مازندران و اصفهان از لحاظ بافت شهری و میزان فرونشستهای احتمالی مورد بررسی قرار گرفت. امسال به مناسبت سال آذربایجان شرقی تمرکز روی این استان بود و بررسی و مطالعه پدیده فرونشست بیشتر معطوف به مناطقی بود که سازههای میراثی و خانههای تاریخی در آن قرار دارند.
صادقی قرشباف یادآور شد: پدیده فرونشست میتواند بر اثر اُفت آبهای زیرزمینی ناشی از برداشت بیش از حد مجاز و برهم خوردگی معادلات فشار منفذی و یا بر اثر پیامدهای حرکات پس از زمین لرزه (پسلرزهها) اتفاق بیافتد. علت تمرکز ما بر روی استان آذربایجان شرقی به این دلیل است که این استان همانند شمال تهران، منطقهای شدیداً تکتونیکی است و به لحاظ لرزهای حتی در رنکینگ جهانی قرار دارد. از طرفی بخش اعظمی از سازههای میراثی این استان هم در پهنههای گسلی قرار گرفته است.
وی افزود: طبق مطالعات انجام شده، ۹۰ درصد ناپایداریهایی که امروز در سطح شهر تبریز مشاهده میشود، برگرفته از حرکات تکتونیکی است. اگر از گوشه شمال شرقی دشت تبریز تا حوزه دریاچه ارومیه و برخی شهرهای اطراف دیگر را مانند یک مثلث در نظر یگیریم، در سالهای اخیر شاه ناپایداریهای زمینی بسیار در این بخش بودهایم که در بعضی شهرستانها، فرونشستها عامل آن بوده است.
صادقی فرشباف در ادامه با اشاره به فرونشست رخ داده در چند منطقه از تبریز گفت: سال ۱۳۹۸ در محلههای مختلف تبریز از جمله «بارون آواک» در پی یک عملیات عمرانی، نشستی فراتر از پیشبینیهای برداشتهای عمرانی رخ داد. حدس زده میشد اگر در این منطقه گودبرداری انجام گیرد، مقداری از خاک فرو خواهد ریخت، ولی این اتفاق در مقیاس خیلی گسترده و با حرکات عمرانی رخ داد و بخشی از یک محله قدیمی شهر تبریز را درگیر کرد. بعد از این اتفاق، نمودهایی از سازه باستانی که به نظر مربوط به تبریز قدیم یا حتی تبریز پیش از زلزلههای تاریخی بود، از نیمرخ این نشست مشاهده شد.
صادقی فرشباف افزود: به نظر میرسد این پدیده فرونشست، هرچند مستقیما بر اثر اُفت آبهای زیرزمینی نبوده است، اما مرتبط با آستانه بحرانی فعالیت پدیده فرونشست است که مطالعات آکادمیک گسترده ای را میطلبد. با این حال در تبریز نیز همانند سایر شهرهای ایران، افت سطح آبهای زیرزمینی به دلیل برداشت بیرویه از آن و تغییر فشار منفذی و هیدروژئولوژیکی میتواند مناطقی از این شهر را با وقوع فرونشست روبرو کند. در واقع ما این آژیر خطر را دریافت کردهایم که دشت تبریز نیز ممکن است با پدیده فرونشست روبرو شود، ولی میتوان با سیاستها و مدیریت پیشگیرانه، همچون برداشت درست از آبهای زیرزمینی و سیاستهای بهینه آبخیزداری این بحران را مدیریت کرد.
صادقی فرشباف در خصوص تهدید سازههای میراثی تبریز با زمینلرزههای احتمالی گفت: متاسفانه بیشتر سازههای میراثی و خانههای تاریخی تبریز همچون خانه امیرنظام گروسی یا موزه قاجار در شهر تبریز در پهنههایی با پایداری پایین زمین و یا در قسمتهای لرزهخیز شهر قرار گرفتهاند.
او در پاسخ به این سوال که این سازههای تاریخی چگونه در سالهای متوالی و تا امروز دوام آوردهاند، گفت: خیلی از بناهای تاریخی تبریز تا امروز آسیب دیدهاند و اما در سازههای باقیمانده در زمانی که ایجاد شدهاند یکسری ملاحظات عمرانی را که خیلی جلوتر از تکنولوژی آن زمان بود، رعایت شده است. زمانی که خانههای تاریخی را میساختند میدانستند که تبریز بارها زلزله آمده و قطر دیوارها و عمق سازه را به گونهای انتخاب میکردند که کمترین آسیب را ببیند، ولی چالشی که امروز با آن مواجهیم تنها بحث رخداد طبیعی زمینلرزه نیست، بلکه کنار خانههای تاریخی، فعالیتهای گسترده عمرانی درحال وقوع است که این فعالیتهای عمرانی مثل محله «بارون آواک» و یا خطوط مترو در دیگر بخشهای تبریز هم اتفاق میافتد. این ساختوسازها و حفاریها امواجی را تولید میکنند که که مستقیماً وارد پی ساختمان میشوند و آنها را سست میکنند و بسیاری از افتادگیهایی که در سقف و ستونهای آن سازهها دیده میشود، به دلیل فعالیتهایی است که در حریم این سازهها و در نزدیکی آنها انجام میشود، که این باعث میشود سازههای تاریخی در طول زمان بر اثر رخدادهای زمینلرزه و ناپایداری بر اثر فعالیتهای عمرانی، تشدید شوند و ریزشهای دوچندان را شاهد باشیم، یعنی ساختمانی که قرار بود تا ۵۰ سال دیگر آسیبی نبیند و آسیبها نهایتا در حد ترک و شکستگی ها باشد، تخریب آن چند دهه جلوتر رخ دهد.
صادقی فرشباف در ادامه افزود: سال ۱۴۰۲ مطالعاتی روی خانه تاریخی «علی مسیو» انجام شده است که نشان میدهد این بنای آجری در منطقه ۳ در حالت حد نهایی ایمن نیست، اما در حالت حد آسیبپذیری ایمنی مناسبی را نشان میدهد. بنابراین اگر در نزدیکی همین خانه، ساختوسازهایی انجام شود که ملاحظات یاد شده رعایت نشود، میتواند این خانه را به سمت ناپایداری ببرد.
وی در ادامه گفت: مطالعات انجام شده بر روی اثرات حفاری خطوط مترو تبریز نشان میدهد که سازههای بتنی و فولادی بکار رفته در سازههای جدید میتوانند امواج انتشار یافته از حفاریها را تحمل کنند و آنها را به بخشهای زیرزمینی و یا طبقات بالا انتقال دهند، ولی در سازههای قدیمی و میراثی، این امواج مستقیماً میتوانند سطح همکف و پایه دیوارهای خاکی را مورد هدف قرار دهند که باعث آسیبپذیری سازهها میشود؛ هر چند اثرات آن در لحظه دیده نمیشود، اما در نهایت بعد از چند سال باعث فرونشست آنها خواهد شد.
این زمینشناس ادامه داد: بحث دیگر در این زمینه مربوط به مقاومسازی است. خانههای تاریخی بسیاری در تبریز وجود دارد، مثل خانههای «امیرکبیر»، «امیر نظام گروسی» (موزه قاجار)، ساختمان شهرداری و همچنین خانههای «بهنام»، «گنجهایزاده» و «حریری» و خانههای دیگری از این طیف که در پهنههای لرزهخیز تبریز قرار دارند. طبیعتاً نمیتوان این سازهها را جابجا کرد ولی با بهرهمندی از تیم های متخصص در علوم زمین، عمران و معماری می توان این سازهها را مدیریت و مقاومسازی آنها را به نحو مطلوب انجام داد. این خانهها هر سال باید مورد بررسی قرار گیرند و ناپایداریهای آنها چک و گزارش شوند. در این صورت میتوان به دادهها و اطلاعاتی رسید که با مقایسه آنها با مطالعات حوزه آکادمیک به مقاومسازی آنها پرداخت.
برای مثال خاستگاه سازه مسجد «عون بن علی» در کوه عینالی، به خاطر ناپایداریهای زمین در ارتباط با حرکات امتداد لغزِ گسل شمال تبریز دچار ترک خوردگیهایی در ستونهای این سازه شده است. این بنا به دلیل اینکه بسیار مورد توجه علاقمندان به سازههای سنگی واقع در ارتفاعات است و از سویی به عنوان تفرجگاه مردم از پناهگاه کوهنوردان میباشد، لازم است پایداری آن مدیریت شود.
این زمینشناس با تاکید بر الزام تسلط بر علوم مهندسی و مرمت برای حفظ بناهای تاریخی که در مناطق ناپایدار قرار گرفتهاند، گفت: از مهمترین نقاط ضعف ما این است، که مرمتها و فعالیتهایی از این دست بدون در نظر گرفتن مطالعات مهندسی انجام میشود، اگر این چنین باشد خیلی هوشمندانه و با دادههای مهندسی میتوانیم سمتوسوی مرمتها را بهینه کنیم. همچنین لازم است مدیریت در اجرا بیشتر شود و فعالیتها خارج از حوزه نظام مهندسی و نظرات متخصصان سازه و علوم زمین صورت نگیرد. مرمتگران و تاریخشناسان نیز بایستی در راستای مطالعات مهندسی و با هماهنگ آنها اقدامات مرمتی را انجام دهند.