به گزارش صاحب دیوان، پروین اعتصامی، متولد 25 اسفند 1285 در تبریز، از شاعران بزرگ قرن بیستم، با عمر کوتاه خود، زیباترین اشعار فارسی را از خود به جای گذاشت که به گفته دکتر شفیعی کدکنی، هیچکدام از بزرگان قرن حاضر و حتی قرون گذشته بعد از حافظ، به پای او نمیرسند. این شاعر نامی ایران، در دوران کودکی خود، سه زبان فارسی، انگلیسی و عربی را از پدرش «یوسف اعتصامالملک» که از دانشمندان دوران خود بود، آموخت. پروین اعتصامی دوران نوجوانی خود را در کنار شاعران بزرگی چون ملکالشعرای بهار و دهخدا گذراند تا استعداد ادبی خود را تقویت کرده و از تجربیات این شاعران بزرگ بهرهمند گردد.
در 28 سالگی ازدواج کرد اما به طلاق انجامید. پروین با وجود شکست عاطفی سختی که تجربه کرد، اما استعداد او در حوزه شعر، در محیط فرهنگی ایران، زبان زد خاص و عام شد. در سن 30 سالگی از سوی درباره پلوی “نشان لیاقت” به او داده شد، اما پروین آن را نپذیرفت و حتی تدریس به ولیعهد را نیز نپذیرفت. 31 ساله بود که پدرش را از دست داد. پس از فوت پدر، پروین دچار بیماری سختی شد و در سن 35 سالگی دار فانی را وداع گفت.
در بسیاری از منابع علت فوت این بانی بزرگ را بیماری حصبه عنوان کردهاند. اما برخی از افراد همچون «دکتر محمدرضا سنگری» ادعای قتل این شاعر را داشتند. این استاد دانشگاه تهران در توضیح ادعای خود به سرودههای شاعر در خفقان پهلوی اول اشاره کرد و پروین را از «شهیدان شعر فارسی» عنوان نمود. علاوه بر این، دکتر سنگری نیز از جمله کسانی هستند که در تائید این ادعا گفتند که در زمان فوت این بانو، از حضور پزشک معالج برای دیدن پروین، ممانعت به عمل آمده است.
از بانو پروین اعتصامی، بیش از ۶۰۰ شعر در قالبهای مثنوی، قطعه و قصیده، از پروین اعتصامی به یادگار ماندهاست. اشعار این شاعر مملو از پند و اندز، اخلاق، حکمت و خاستگاه “سنت ایرانی” است. به ندرت در اشعار او حرفهای عاشقانه دیده میشود. شاید همین امر سبب مظلومیت اشعارزیبای او گردیده است. چرا که در روزگار مدرن، سرودههایی که مملو از پند و اندرز باشد، مشتری زیادی ندارد.
همانطور که گفته شد، اشعار پروین حکمت محور بود و سعی در رشد جامعه و شخصیت انسانی داشت. 5 حمت مهم که در اشعار بانو پروین به چشم میخورد:
- یتیمنوازی: ایشان در اشعار خود همواره نیازمندی ایتام را به مردم متذکر میشود. یکی از شعرهای زیبای او در وصف ایتام (بخصوص بچه هایی که بدون مهر مادری بزرگ شده بودند) :
مادرم دست بشست از هستی دست شفقت به سر من نکشید
شانه موی من انگشت من است هیچکس شانه برایم نخرید.
- تلاش و تکاپو : بانو پروین، دانش و حکمت را مهمترین میوه و ثمر انسان میداند و بارها در اشعار خود با توصیفات زیبا به آن اشاره کرده است. در یکی از اشعار خود بی بر و باری سپیدار را علت طعمه شدن آن به تبر عنوان کرده و چنین میگوید :
آن شاخ که سر بر کشد و میوه نیارد فرجام به جز سوختنش نیست سزاوار
جز دانش و حکمت نبود میوه انسان ای میوه فروشِ هنر! این دکه و بازار
- فروتنی و دوری از خودپسندی : بانو پروین شخصیت فروتنی داشتند و همواره از خودپسندی دوری میکردند. چراکه خود آموخته این پند بود و در اشعارش نیز به زیبایی به آن اشاره کرده است.
خود پسندیدن وبال است و گزند دیگران را کی پسندد خودپسند
- صبر و ثبات قدم : بانو پروین معتقد است انسان در مسیر اهداف خود نبایستی بترسد و همواره باید ثابت قدم و پایبند به مسیر خود باشد. او این نکته را در روایتی از زبان مادری برای فرزند بازگو میکند:
خلید خار درشتی به پای طفلی خرد به هم برآمد و از پویه باز ماند و گریست
بگفت مادرش این رنج اولین قدم است ز خار حادثه تیه وجود خالی نیست
- فرصتشناسی : از دیگر پندهایی که در اشعار بانو پروین به چشم میخورد، غنیمت شمردن فرصتها و کوتاهی حیات است. در نظر او زندگی به قدری کوتاه است که نبایسی در استفاده از آن کوتاهی و غفلت کرد.
از چه وامانم چو فرصت رفتنی است چون نگویم کاین حکایت گفتنی است
خودبین چنان شدی که ندیدی مرا به چشم پیش هزار دیده بینا چه میکنی.
قدری تامل در اشعار این بانوی بزرگ و فرهیخته ایرانی، میتواند ما را چنان با حقایق زیبای زندگی آشنا کند که بیشک در رسیدن کمال همچون شمعی در تاریکی خواهد بود. یادش گرامی باد.