به گزارش صاحب دیوان، همه همراهان این پیاده روی در خیابان سه راه امین که با نام تاریخی «کهنه میدان» و یا «میدان کهن» شناخته میشود، گرد آمدند. در همان ابتدای مسیر، آقای رحمانی و خانم عظیم زاده به عنوان راهنمای این تور پیاده روی، اطلاعاتی در مورد این میدان تاریخی ارائه کردند. آقای رحمانی با اشاره به روایاتی که در مورد میدان کهن بیان میشود، میگوید: «این میدان از میدانهای اصلی تبریز بوده است که مراسم رژه و یا مراسمات حکومتی در این میدان انجام میشد».
خانم عظیمزاده نیز با اشاره به اینکه این مسیر پیاده روی بر اساس کتاب «سفینه تبریز» نوشته «ابوالمجد محمد بن مسعود تبریزی» پایهریزی شده است، گفت: «در این کتاب درباره محفل ادبی قرن هشتم تبریز روایاتی مطرح شده است و طبق نوشته این کتاب، خانه خاقانی مشرف به میدان کهن بوده است. وسعت میدان کهن نیز با توجه به نقشه های تاریخی، از خیابان سه راه امین امروزی تا خیابان فردوسی و مسجد استاد شاگرد تعیین شده است.»
خاقانی با دو شاعر هم عصر خود «اثیرالدین اخسیکتی» و «ظهیرالدین فاریابی» از این میدان تا دروازه سنجران که امروزه دروازه استانبول گفته میشود، همکلام با یکدیگر پیاده میرفتند تا به خانقاهی که آنجا قرار داشت، میرسیدند. ما هم برای طی این مسیر پیاده روری، حرکت میکنیم.
با توضیحات ابتدایی راهنماهای تور به سمت ایستگاه مترو میرویم تا بازدیدی از تابلوی هنری که به یاد خاقانی شیروانی به صورت کاشیکاری فیروزهای کار شده است، داشته باشیم. آقای رحمانی در توضیحات این تابلوی کاشکاری میگوید:« این تابلوی کاشیکاری اثر هنری خانم عظیمزاده است که شامل کاشیکاریهای دوره سلجوقی تا دوره معاصر است. انتخاب رنگ فیروزهای و مشکی استناد به دوره سلجوقی است. شعر ایوان مداین خاقانی به صورت هفت رنگ طراحی شده است. با ایده اینکه خاقانی بعد از قرنها نیز ظاهر شده و دیده میشود.»
بعد از بازدید از تابلوی ایوان مداین خاقانی وارد کوچه اردبیللیلر میشویم و در انتهای کوچه به دلیل اینکه مسجد استاد شاگرد در ساعات اولیه صبح بسته است، فقط معماری بیرونی این مسجد تاریخی را نظاره میکنیم و راهمان را به سمت خیابان فردوسی حدفاصل تربیت ادامه میدهیم. وارد کوچهای میشویم که گفته میشود خانه خاقانی در آن محل قرار داشته است. اکنون دورتادور کوچه با مغازههای مختلفی پوشیده شده ولی در قرن ششم خاقانی همینجا زندگی میکرده است.
دوباره به سمت خیابان «بالا تربیت» یا همان تربیت غربی حرکت میکنیم و از کوچه انجمن عبور کرده و وارد بازار تاریخی تبریز میشویم. در بازار تاریخی تبریز پس از گذر از میان عطر ادویهها و گیاهان دارویی، اولین مکان تاریخی که بازدید میکنیم مسجد 63 ستون یا مسجد مجتهد است. این مسجد ۶۳ ستون دارد که ستونها و سر ستونهای آن همگی سنگی هستند. سقف مسجد با ۸۰ گنبد ضربی آجری پوشیده شده و پنجرههای رنگی مسجد به شمال و غرب باز میشوند. گفته میشود بنای این مسجد به 450 سال قبل میرسد.
پس از بازدید از این مسجد تاریخی دوباره هم پای خاقانی به مسیرمان ادامه میدهیم تا به مسجد جامع یا «جومعه مچید» میرسیم. آقای رحمانی درباره تاریخچه این مسجد میگوید: «این مسجد در دوره روادیان ساخته شده و شبستان مسجد یادگاری از آن دوره است و بقیه قسمت های مسجد در ادوار مختلف به شبستان اضافه شده اند. در دوره ایلخانی نیز محراب گچبری عظیمی برای این مسجد ساخته شده است.»
شبستان تاریخی مسجد جامع با پنجرههای ارسی بزرگی که فضای نورانی به محیط داده است و دل کندن از محراب گچبری ایلخانی آن سخت است. اما نمیتوانیم خاقانی را در نیمه راه تنها بگذاریم. پس دوباره به مسیرمان ادامه میدهیم. در مسیر بازار، آقای رحمانی اطلاعاتی درباره اصطلاحات رایج بازار مثل کاروانسرا، دالان، سرا، تیمچه و حجره میدهد و دوباره به مسیرمان ادامه میدهیم تا به مقبره «دؤرد قبیرلر» یا مسجد «چهار منار» میرسیم.
مقبره دؤرد قبیرلر طبق گفته آقای رحمانی از مظلومترین مکانهای تاریخی تبریز است. چراکه آنطور که باید شناخته نشده است. مرمت این مقبره از چندین سال قبل آغاز شده اما هنوز به اتمام نرسیده و امکان بازدید از آن وجود ندارد. آقای رحمانی با اشاره به اهمیت این بنای تاریخی ادامه میدهد: «پادشاهانی که در این مکان دفن شدهاند باعث آبادی مجدد تبریز شدهاند. بعد از دوره اسلامی اولین حکومتی که در آذربایجان شکل گرفته است حکومت روادیان است. روادیان اصالتا اهل یمن بودند و در بصره زندگی میکردند. خلیفه وقت آنها را برای اداره آذربایجان انتخاب کرده و به تبریز میفرستد. اداره قلعه بز در کلیبر تا تبریز بر عهده روادیان قرار میگیرد. بابک خرمدین نیز دو سال در تبریز با روادیان همراهی کرده است. روادیان حدود یک قرن حکمرانی کردهاند و معروفترین پادشاهانشان «مملان» و «وهسودان» هستند.»
اینکه تبریز پیشرف تاریخیاش را مدیون وهسودان است و چگونه بعد از زلزله عظیمی این شهر دوباره از نو ساخته میشود از زبان آقای رحمانی میشنویم: « وهسودان برای آبادانی و پیشرفت تبریز زحمات زیادی کشیده است. تبریز به دلیل زلزله های متعدد کاملا ویران شده بود و به صورت آبادی کوچکی درآمده بود با روی کار آمدن روادیان توجه به آبادانی این شهر در دستور کار قرار میگیرد و جهانگردان بعد از این دوره و آبادی دوباره تبریز از برج و باروهای و عظمت این شهر یاد کردهاند».
از دور نظاره گر این بنای تاریخی میشویم و در ادامه مسیر در خیابان راسته کوچه وارد کوچه «دمیرلی» میشویم و به سوی دروازه سنجران میرویم. این کوچه سر راه خاقانی و شاعران همپایش بوده و این مسیر تاریخی، مسیر رفت و آمد این شاعران است.
بالاخره به دروازه استانبول یا با نام قدیمیتر آن سنجران میرسیم. در واقع به پایان مسیر رسیدهایم جایی که خاقانی و اثیر به خانقاه سنجران میآمدند و شعر میخواندند و مجلس سماعی شکل میگرفت.
طی این مسیر تاریخی و شنیدن داستان و روایاتی از خاقانی و اثیر و ظهیر که در قرن ششم و در تبریز داشتهاند تجربهای تکرار نشدنی و دلچسب برای همه اعضای گروه بود. با امید به اینکه توجه به تاریخ شهر و ترتیب دادن رویدادهای تاریخی و فرهنگی همگانی به رویهای همیشگی در تبریز تبدیل شود از دورازه استانبول و دل تاریخ وارد زندگی رومزه همیشگی خود میشویم.
گزارش و عکس: مریم چرخ انداز