زادگاه و محل سکونت زینب پاشا محله «عموزین الدین» بوده که در شمال تبریز قرار گرفته است. از زندگی این زن مبارز در دوران کودکی و جوانی و از خانواده اش اطلاعات و منابعی در دسترس نیست ولی آنچه مسلم است این زن در فقر و محنت روزگارش را گذرانیده است. او زنی تنومند و قوی هیکل بود که دو گوشه چادر خود را به کمر می بست و بدون روبند در شهر رفت و آمد می کرد. گفته میشود او علیه تصمیم ناصرالدین شاه مبنی بر اعطای انحصار تنباکو دست به مبارزه مسلحانه زد و رهبری تعدادی از زنان را برعهده داشت که باعث تعطیلی بازار شدند.
او در میان مردم ظاهر میشد و این چنین آنها را به مبارزه دعوت می کرد: «اگر شما مردان جرات ندارید جزای ستم پیشگان را کف دستشان بگذارید، اگر میترسید که دست دزدان و غارتگران را از مال و ناموس و وطن خود کوتاه کنید، چادر ما زنان را سرتان کنید و در کنج خانه بشینید و دم از مردی و مردانگی نزنید، ما جای شما با ستکاران میجنگیم.»
در دوران قحطی و احتکار نان در دوران شاهان قاجار نیز چماقی پوشیده از میخ و فلز در دست داشت و عدهای از زنان را به دور خود جمع و با سلاح سرد خود علیه محتکران قیام نمود. آنها به کشف انبارهای غلات ثروتمندان محتکر میپرداختند و بعد از باز کردنشان، گندم و جو را میان گرسنگان و تنگدستان تقسیم میکردند. به دلیل رشادتهایش به او لقب «ده باشی زینب» داده بودند. او در روزهای قحطی و گرسنگی، زردآلوهای شیرین میخرید و میان بچه های فقیر تقسیم میکرد و به این ترتیب تا حدودی با گرسنگی کودکان مقابله مینمود.
بعد از سفر زیارتی او به کربلا در دوران کهنسالیاش خبر و اطلاعاتی از زندگی او در دسترس نیست و بنا بر شنیدهها امکان فوت او در کربلا و خاکسپاریاش در آن شهر بسیار زیاد است.
رضازاده عمو زین الدینی، مجید.زینب پاشا.1394.تبریز: نشر سومر.
رضوانه امامیپور