به گزارش صاحب دیوان، جامعه علمی و دانشگاهی کشور در نخستین روزهای سال 1403 استادی دانشمند و پژوهنده ای کاردیده در عرصه مطالعات تاریخی را از دست داد. دکتر حسین میرجعفری استاد تاریخ دانشگاه اصفهان و از پژوهندگان و صاحب نظران تاریخ ادوار تیموریان، ترکمانان و صفویان، پژوهشگر و محقق بنامی بود که در رونق بخشی به تحقیقات صفویهشناسی در ایران سهم بسزایی داشت. وی که در سالیان اخیر و پس از بازنشستگی به دلیل دلبستگی وافر به شهر و دیار خویش به تبریز بازگشته و سالهای پایانی عمر پر بارش را در این شهر سپری می نمود، در روز یازدهم فروردین ماه رخ در نقاب خاک کشید و به دیار باقی شتافت. یاداشت حاضر بمناسبت فرا رسیدن چهلمین روز درگذشت ایشان تنظیم گردیده است.
در تکاپوی برگزاری همایش بین المللی استاد کمال الدین بهزاد ، نگارگر نامدار هنر مکتب تبریز دوره صفوی، مشخص شد سندی ارزشمند درباره این هنرمند یگانه در سال 1353 توسط یکی از محققان کشورمان انتشار یافته که در نوع خود نخستین پژوهش مستند تاریخی در باره کمال الدین بهزاد محسوب می شود. این سند مهم ( نامه کمال الدین بهزاد به پادشاه صفوی ) از جمله اسناد محفوظ در موزه توپقای سرای استانبول و در بردارنده اطلاعات ارزشمندی درباره واپسین سالهای حیات کمال الدین بهزاد بود که برای اولین بار توسط این محقق معرفی می شد. استفاده از این سند در تدوین نوشتاری دیگر درباره کمال الدین بهزاد و امید دستیابی به اطلاعاتی وسیع تر در این زمینه بهانه ای شد تا به دنبال ناشر سند باشم و درنهایت دریافتم کسی که در پی یافتن نام و نشانش بودم آشنایی است غریب !
او ” دکتر حسین میر جعفری” استاد گروه تاریخ دانشگاه اصفهان و یکی از برجسته ترین اساتید تاریخ ایران در عرصه مطالعات ادوار مغول ، تیموری، ترکمانان و صفویه و دارای تالیفات متعدد و ارزشمند در این زمینه بود ، در آن زمان (سال 1381) بیش از سی سال از اقامتش در اصفهان می گذشت ، وقتی فهمید تبریزی ام با خوشحالی نخستین مکالمه ما با زبان شیرین مادری ادامه یافت و خود را اهل محله تاریخی “راسته کوچه” تبریز معرفی نمود ، درغربت آن روزهایم در پایتخت، آشنایی با همشهری دانشمند و فرهیخته ای چون دکتر حسین میرجعفری مایه قوت قلب و بارقه امیدی بود در مسیر تداوم تلاش برای زدودن غبار نسیان از چهره یکی از هنرمندان بزرگ میهن عزیزم ایران.
دکتر حسین میرجعفری دوره کارشناسی رشته تاریخ را در دانشگاه تبریزگذرانده و فارغ التحصیل کارشناسی ارشد و مقطع دکتری از دانشگاه بینالمللی استانبول و بین سالهای ۱۹۷۸–1979 پژوهشگر مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه شیکاگو بود. کتابهای : ” تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران در دوره تیموریان و ترکمانان” ، ” تاريخ نگاري و تحولات آن در ايران و جهان” و ” روش پژوهش در تاریخ ” از جمله تالیفات ایشان است ، ضمن آنکه ده ها مقاله در نشریات معتبر علمی کشور توسط وی انتشار یافته و سردبیری “فصلنامه پژوهشهای تاریخی دانشگاه اصفهان” و عضویت در هیئت تحریریه چند نشریه علمی – پژوهشی از جمله : ” تاریخ نامه ایران بعد از اسلام دانشگاه تبریز” را در کارنامه خود دارد.
برگزاری “همایش علمی صفویه در گستره تاریخ ایران زمین” و ” کنگره فرهنگ و تمدن ايران در عصر ايلخاني و طرح احياي ربع رشيدي ” در دانشگاه تبریز طی سال های 1383 و 1384و پس از آن افتخار همکاری علمی در پژوهش های مربوط به مزارات تاریخی تبریز فرصت مغتنمی بود برای خوشه چینی از خرمن پربار این دانشی مرد بزرگ ، فروتن و بی ادعا .
بازگشت ایشان از اصفهان به تبریز پس از حدود چهار دهه تدریس در دانشگاه این شهر و در کسوت یکی از برجسته ترین اساتید و صاحب نظران عرصه مطالعات تاریخی ایران بعد از سلام و بویژه دوره ترکمانان و صفویه، نوید بهره مندی بیش از پیش از فیض حضورش را می داد ولی صد افسوس که این دوران دیر نپایید ، آن سان که زنده یاد ” قیصر امین پور” گوید:
حرف های ما هنوز ناتمام…
تا نگاه می کنی:
وقت رفتن است
باز هم همان حکایت همیشگی
پیش از آنکه با خبر شوی
لحظه عزیمت تو ناگزیر می شود
آی…
ای دریغ و حسرت همیشگی
ناگهان
چقدر زود
دیر میشود
به قلم مهدی بزازدستفروش