به گزارش صاحب دیوان، در تبریز کمتر کسی هست که با پتانسیلهای این قالب رسانهای جدید آشنا باشد و به سراغ این پدیدۀ نسبتا نوین برود. معدود کسانی هم که در تولید و انتشار پادکست دستی داشتهاند، پس از مدتی، به دلایلی معلوم از پیگیری آن ناامید شدهاند و آن را نیمهکاره رها کردهاند. علی فرهاد، روزنامهنگار باسابقۀ تبریزی از معدود کسانی است که از سالهای پیش در تولید و نشر پاکست فعالیت داشته و تا به امروز آن را ادامه داده است. وی اکنون مدیریت و تولید دو پادکست رادیو گجیل و ایکیمیز پادکست را بر عهده دارد. با او در مورد این پدیدۀ جدید، چنین به گفتگو نشستیم.
با توجه به اینکه سالهاست در تولید پادکستهای مختلفی فعالیت کردهاید، این پدیدۀ نوین را باید در چه قالبی تعریف کرد؟
پادکست را میتوان در قالب محتوای چندرسانهای تعریف کرد که در این میان نقش صوت بیشتر از سایر رسانههای آن است. البته، نمیتوان این پدیده را چندان هم نوین به حساب آورد. شاید بتوان گفت، از دوران اختراع و فعالیت رادیو و برنامههای صوتی، پادکست هم به نوعی وجود داشته است و در آن دوران فقط نام پادکست را بر خود نداشته است. البته هر فایل صوتی را نمیتوان به عنوان پادکست معرفی کرد. تقریبا مدت زمان یک پادکست، به طور معمول از یک فایل صوتی بیشتر است. یکی از شرایط دیگر آن، پذیرش فایل در اپلیکیشنها و سایتهای میزبان است. در واقع، پس از سال 2000، این نام پس از تاخت و تاز رسانههای اینترنتی بر زبانها افتاد. اما این پدیده به مرور زمان کاملتر و جامعتر شده است. در کنار تکامل این پدیده، سایتهای میزبان پادکستها و نرمافزارها و اپلیکیشنهای پخش آن نیزرفته رفته در بین مخاطبان این پدیده جایگاه خود را یافتهاند. اما نمیتوان انکار کرد که پادکست در ایران نسبت به جهان و در آذربایجان و تبریز نسبت به ایران پدیدهای نوین محسوب میشود.
این پدیده در آذربایجان و تبریز چه وضعیتی دارد؟
«سینیق رادیو» را میتوان به عنوان اولین پادکست در تبریز معرفی کرد. چند پادکست دیگر هم در آذربایجان به زبان ترکی تولید و منتشر شده است که از آن میان میتوان به رادیو مستشار، رادیوگجیل، ایکیمیز پادکست، گئجه یاشامی، رادیو۱۰ دسیبل، بیتمیش رادیو و … اشاره کرد. اما اغلب این پادکستها، برخلاف پادکستهای سایر نقاط دنیا و حتی در مقایسه با پادکستهای فارسی، فعالیت مستمری نداشتهاند و پس از انتشار یک یا دو فصل برای همیشه به فعالیت خود پایان دادهاند.
دلیل عدم استمرار چنین پادکستهای در آذربایجان و تبریز چیست؟
باید از چند بعد به این قضیه نگاه کرد. یکی از دلایل چنین وضعیتی عدم شناخت درست از پادکست در آذربایجان است. مخاطب آذربایجانی شناخت درستی از پتانسیلهای این رسانه ندارد. این مشکل شاید به مرور زمان و با بیشتر شدن فعالین این حوزه حل شود. دلیل دیگر نبود و یا نقصان امکانات مالی و اقتصادی است. در آذربایجان این رسانه هنوز به درآمدزایی نرسیده و استقلال مالی نرسیده است و از سویی دیگر، از طرف اسپانسرها حمایتی دریافت نمیکند. از سویی، دلیل اول، یعنی نبود مخاطب کافی، باعث بیمیلی کارخانجات و ارگانها برای سرمایهگذاری در این رسانه و دلیل دوم، یعنی نبود اسپانسر، باعث دلسردی و انصراف تولیدکننده و فعال این حوزه میشود.
اگر این پدیده را قالبی برای ارائهی مفهوم یا مفاهیمی فرض کنیم، آیا این قالب میتواند در برابر قالبهای دیگر در جلب مخاطب موفق باشد؟
در برابر رسانهها و قالبهای عامهپسندی چون اینستاگرام،یوتیوب و حتی قالبهای متنی و نوشتاری فعلا نمیتواند موفق باشد. اما باید در نظر گرفت که خواص مخاطب پادکست هستند. معمولا مخاطبین پادکست، افرادی با درک، مطالعه و سواد بالا هستند.
در هیچکجای دنیا، عموم مردم نمیتوانند مخاطب پادکست باشند. یعنی عموم، مخاطب جدی پادکست نیستند. بدیهی است که خواص در مقایسه با عوام در اقلیت هستند و پس طبیعی است که پادکست مخاطب کمتری از دیگر رسانهها داشته باشد. در جامعهای که آمار مطالعه به شدت پایین است، یا مردم، کمتر فیلم هنری و خوب میبینند، به موسیقی فاخر کمتر توجه نشان میدهند، پادکست توجه کدام مخاطب را میتواند به خود جلب کند؟ با اینحال، با توجه به پتانسیل پادکست، بعضی از موضوعهای پرداختی، در جلب مخاطب، از سایر موضوعات موفقتر هستند. در اینجا باز هم باید سراغ تفکیک مخاطبین رفت. یعنی خود مخاطبین پادکست بر اساس موضوع به چند بخش تقسیم میشوند و این خود در کاهش آمار مخاطبین تاثیر دارد. مثلا مخاطب پادکست طنز، ممکن است به پادکست تاریخی علاقهای نداشته باشد و بالعکس. اما در رسانههایی مثل اینستاگرام مخاطب مجبور است با تمام موضوعات پرداخت شده در این رسانه رودررو باشد.
در کنار عناصری چون موسیقی، متن تا چه حد در تولیدیک پادکست خوب نقش دارد؟
نمیتوان به این سوال، به صورت قطعی جواب داد. پادکست متنمحور و پادکست بداهه هر دو میتوانند در عمل موفق باشند و در دستۀ پادکستهای خوب قرار بگیرند. در کشورهایی مثل ترکیه و آمریکا از هر دو نوع پادکست تولید میشود که هر دو نوع موفق هم هستند. اما معمولا، پادکستهای متنمحور از نظر کیفیت، سطح بالاتری دارند. پادکستهایی که به موضوعات علمی و تخصصی میپردازند هم، حتما باید متنمحور باشند. در پادکستهای متنمحور، غنای متن میتواند در موفقیت پادکست در جلب مخاطب، تاثیر بسیاری داشته باشد.
در پادکستهای بداهه، معمولا از سلبریتیها و افراد بنام و مشهور استفاده میشود. موضوعاتی که در این پادکستها مطرح میشود هم تقریبا موضوعات روزمرهای هستند. باز هم باید اشاره کنم که نمیتوان به طور یقین گفت که کدام یک از این دو نوع پادکست بهتر بوده و مخاطبین بیشتری دارد.
پادکستهای تولیدشده در تبریز را در کدام دسته باید جای داد؟
تقریبا تمام پادکستهای ترکی تولیدشده در تبریز متنمحور هستند. حال این متن میتواند کامل یا خلاصه باشد. یعنی عوامل یک پادکست میتوانند کاملا در اجرا به متن وفادار باشند و هم میتوانند خلاصهای از یک متن را در دسترس داشته باشند و در کنار متن اصلی بداهههایی را نیز وارد اجرا کنند.
یکی از ایرادات پادکستهای تولیدشده در تبریز نبود موضوعات متنوع است.به جز رادیوهایی مانند مستشار که مصاحبهمحور بود یا ایکیمیز پادکست که به اتفاقات روزمره میپرداخت و رادیوگجیل که پادکستی طنز است، باقی پادکستها رویکردی ادبی داشتند. یک پادکست ادبی حتما که به یک متن کامل نیاز دارد. برای همین میتوان گفت که اغلب پادکستهای تبریز متنمحور هستند.
ایراد این قضیه، جذب حداقلی مخاطبین است. یعنی با رویکرد ادبی تمام پادکستهای یک شهر، تکلیف دیگر مخاطبین، مثلا علاقمندان به حوزههای دیگر روشن است. در شهری چون تبریز، در کنار پادکستهای ادبی، باید در زمینههای دیگر نیز فعالیتی وجود داشته باشد. حتی در برابر پادکستهای متنمحور، باید پادکستهای بداهه نیز تولید شود. جای چنین پادکستهایی در تبریز خالی است.
یکی از دلایل عدم استمرار فعالین این حوزه را نبود اسپانسر و عدم سودآوری عنوان کردید؟ آیا غیر از این دلیل دیگری هم وجود دارد؟ برای رفع این مشکل چه باید کرد؟
تولید پادکست نسبت به رسانههای دیگر تقریبا هزینهبر است. شاید دلیل اصلی چنین معضلی همین باشد. در مقایسه با رسانههای دیگر چون اینستاگرام که کاربر میتواند با داشتن یک گوشی اندرویدی محتوا تولید کند، اما برای تولید پادکست، کاربر باید هزینۀ بیشتری صرف کند. برای تولید محتوا در این رسانه، کاربر به میکروفون، در حالتی حرفهایتر استودیو، ادیت، تدوین و … نیاز دارد. با جمع کردن هزینۀ تمام این عناصر کاربر به مبلغ بالایی میرسد که شاید هرگز با این وضعیت، توجیه اقتصادی نداشته باشد. باز هم تاکید میکنم نبود مخاطب کافی نیز دلیل کمتاثیری نیست. هر اثری برای مخاطبان مختص خود تولید میشود و هر چه تعداد این مخاطبین بیشتر باشد، موفقیت و تاثیر آن هم بیشتر خواهد بود.
برای پادکستهای تولیدشده به زبان ترکی چه آیندهای را میتوان متصور بود؟
زمان پاسخ این سوال را خواهد داد. اما مزیتی که پادکست ترکی دارد، جلب مخاطب از کشورهای ترکزبان همسایه است که این شاید در پادکستهای فارس زبان نمود کمتری داشته باشد. اگر کیفیت پادکستهای تولیدشده به زبان ترکی بالا بوده، مسالۀ استمرار نیز رعایت شود، در جلب توجه مخاطبین کشورهای همسایۀ ترکزبان حتما که موفقتر خواهند بود. شاید این قضیه تاثیر چندانی در سودآوری آن نداشته باشد، اما حداقل در توسعۀ دایرۀ مخاطبین موثر خواهد بود. فعلا جای خالی چنین پادکستهایی در آذربایجان به شدت مشهود است. با افزایش فعالین این رسانه، مخاطبین نیز درک درستی از پتانسیلهای آن برای انتقال مفاهیم خواهند داشت.
گفتگو: جعفر پوررضوی