کاظم نادرعلی یادداشتی را پیرامون محرم خونین سال ۱۲۹۰ در کانال تلگرامی خود منتشر کرد:
سال ۱۲۸۸ شمسی حکومت محمد علی شاه قاجار سقوط کرد و تهران توسط مشروطه خواهان فتح شد.
ستارخان و باقرخان که راهی تهران شده بودند توسط دولت و مجلس مشروطه در تهران خلع سلاح و خانه نشین شدند .
در آن زمان در پی استخدام مستثار آمریکایی (مورگان شوستر) توسط دولت ایران حکومت تزار روسیه ایران را تهدید و اولتیماتوم داد که ایران حق استخدام هیچ مستثار خارجی بدون اجازه روسیه و انگلیس ندارد .
تهران مورگان شوستر را اخراج کرد با این حال روسها لشگرکشی خود را به شمال ایران و تبریز آغاز کرده بودند ، رشت ، انزلی و تبریز در محاصره روسها بود.
کسروی در تاریخ هجده ساله آذربایجان و ماجرای مشروطه چنین نقل می کند…
۲۸ آذرماه ۱۲۹۰ شمسی پاسی از شب گذشته بود، چند سرباز روس به بهانه اینکه سیم تلفن بین باغ شمال و کنسولگری روسیه را تعمیر کنند جلوی درب شهربانی تبریز آمدند و خواستار ورود به پشت بام شهربانی شدند.
ولی پاسبان جوانی به نام حسین به آنها اجازه ورود به شهربانی نداد و گفت باید از مافوق خود اجازه بگیرد.
سربازان روس منتظر نماندند از محل رفتند و بعد دقایقی با افسر خود برگشتند.
افسر روس از سربازان خود پرسید کدام پاسبان مانع ورود شما به شهربانی شد؟
آنها حسین را نشان دادند
افسر روس بلافاصله تپانچه خود را کشید و به حسین و یک سرباز دیگر شلیک کرد و هر دو را به قتل رسانید.
روسها قبل از طلوع خورشید به شهربانی و شمس العماره و دیگر ادارات دولتی تبریز حمله کردند.
اما با یوروش مجاهدین تبریزی دهها نفر از نیروهای تزار و افسران روسی کشته شدند.
غروب دومین روز درگیری بود که دو طرف توافق آتش بس کردند .
اما روسها ارتباطات تلگراف تبریز با دیگر نقاط را قطع کردند و قوای کمکی از مرز جلفا به سمت تبریز ارسال کردند.
در تبریز که ارتباط تلگراف قطع بود، از ورود قوای کمکی ۵ هزار نفره روسیه از مرز جلفا بی اطلاع بودند.
ماه محرم ۱۲۹۰ ورود قوای کمکی روسها و اشغال تبریز
با ورود قوای کمکی روسیه ، تبریز به توپ بسته شد .
خانه های زیادی ویران شد و کودکان و زنان بی شماری کشته شد.
مجاهدین تبریز برای اینکه آسیبی به مردم نرسد با کنسول روسیه به توافق رسیدند که دست از مقاومت و جنگ بکشند و آتش بس برقرار شود و مجاهدان مشروطه خواه تبریز شهر را ترک کنند.
با خروج مجاهدین از تبریز روسها دوباره شهر را به توپ بستند و برای یافتن جوانان مبارز و مشروطه خواه به خانه های مردم حمله کردند و تعدادی از زنان و کودکان را به شنیع ترین روش به قتل رساندند.
عاشورای خونین ۱۲۹۰
در حالی که گروهی از مردم در کوچه ها و شهر مشغول عزاداری و سینه زنی بودند و چوبه های عزا برپا کرده بودند
که در باغ شمال و دیگر کوچه های تبریز چوبه های دار روسها برپا شده بود..
و جوانان مبارز تبریزی غریبانه در خاک خود به دارآویخته می شدند.
در این روز هشت نفر از مشروطه خواهان از جمله دو جوان ۱۶ و ۱۸ ساله تبریزی به همراه ثقه الاسلام و تعدادی دیگر به چوبه دار سپرده شدند.
دو برادر زاده ستارخان به نامهای محمدخان و کریمخان و همچنین مدیر مدرسه سعادت تبریز و تعدادی دیگر نیز به دار آویخته شدند.
روسها مدرسه سعادت تبریز را تخریب کردند و گماشته خود صمدخان را در تبریز نشاندند.
حدود ۱۵۰۰ نفر از مردم تبریز در محرم و صفر ۱330 قمری کشته شدند.