جمعه, 7 دی, 1403

عباس کیا رستمی فیلم‌سازبزرگ ایران رفت!

یادداشت اول / علی سرهنگی
خبر…..کوتاه ………..تلخ …دردناک …..و زهر…..بود……درروزنحس قلم …..یک قلمداردیگرکه بادوربین می دیدو می نوشت و دنیای شخصی خودراآفریده بود…..چشم ازجهان فروبست …..هنوزگیجم ….نمی دانم چه بکنم ….تاچندروزپیش درایران بود….بیمارستان ….اما پزشکان ایرانی بااوچه کردند؟….عمل اشتباهی ….جراحی غلط …بافیلمسازبزرگ ما چراچنین کردید ؟….این چه بیمارستانیه ….؟…این ها کدام شان پزشک هستند؟…این چندروز راهم اگربه پاریس نمی رفت مرده بود….

کیارستمی به پاریس نرفت ….فرارکرد ….ازدست شما نا پزشکان !؟ ……علت درگذشت عباس کیارستمی درفرانسه لخته شدن خون و سکته مغزی اعلام شده است….این زخم ازسرطان نبود…..ازعمل اشتباهی سیستم درمانی و پزشکی مابود……چه بگویم ……چه کنم …….اشگ امانم نمی دهد…..اشگ …..اشگ ……اشگ ……..ژان لوک گداربزرگ چه زیبا درباره کیارستمی گفته بود: سینما با گریفیث شروع و با عباس کیارستمی تمام می شود…واصغر فرهادی عزیز : من شوکه شده ام. …دنیا مرد بسیار بسیار بزرگی را از دست داده است!…ماهمه شوکه شده ایم…..همه ..همه ….سینمای ایران ورشکسته است ….این هنردرایران اگراعتباری و عزتی داشت …اکنون یکی ازبزرگانش راازدست داد….خداحافظ استاد…..هیچ وقت درسینما آزادی ودربزرگداشت فیلم کیمیائی …و قتی درشب منتقدان مجله فیلم بالارفتم و حرف زدم …..نگاهت و سخنت رافراموش نمی کنم ….آن جا که گفتی : بعدازمدت ها درباره کیمیائی یکی آبرومندانه نوشت و گفت ….خداحافظ استاد……خداحافظ …..خانه ی دوست درپاریس نبود…..خانه ی دوست درقلب باستانی ایران است …..درقلب تک تک مردان و زنان روشن و دردمندو مظلوم ….مردم خسته ولی امیدواراین سرزمین مه آلود….به خانه ات برگرد ……باعطرنان ……با طعم گیلاس ….از زیردرختان زیتون …….همراه وزش باد….باعشقر و تنهائی ……به خانه ات برگرد ….عالیجناب …..به خانه ات برگرد ….

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کانون تبلیغاتی آریانی
یادداشت