سالها پيش بعد از چاپ كتاب« تاريخ حكم آباد تبريز» تصميم گرفتم تاريخ و مشاهير محلات تاريخي و كهن تبريز را نيز جمع آوري و منتشر نمايم در گام اول بنا به اهميت و بزرگي ، محله شتربان تبريز«دوه چي» را انتخاب كردم و بارها كوچه ها و كوي هاي اين محله را بدنبال نشانه هايي از گذشته ها،قدم به قدم با پاي پياده پيمودم و از بزرگ و كوچك دنبال افراد سرشناس و نامي محله را مي گرفتم تا در فرصتي با مصاحبت با آنها گوشه هايي از اوراق تاريخ اين محله را بتوانم فيش برداري نمايم .مدتي به اين كار همت داشتم و پس از تحقيق و پژوهش و جمع آوري مطالب و فيش ها متوجه نكته اي شدم كه چقدر مردم و اهالي محله از نام و ياد خاندان بزرگي بنام «خاندان صدقياني» و خاطرات زماني كه «حاج علي اكبر» و «حاج كريم» در كويي بنام كوي صدقياني در محله شتربان منزل بزرگ و با شكوهي داشتند ذكر خير كرده اند.سراغ بازماندگان اين خانواده را گرفتم كه كارخانه «كبريت تبريز» را معرفي نمودند چراكه در حال حاضر بدست نوادگان مرحوم حاج علي اكبر مديريت مي شود و اين شد كه چند گاهي براي اخذ اطلاعات و عكس هاي تاريخي از اين خاندان به كارخانه مي رفتم و با مديران بسيار خوب و متواضع كارخانه به گفتگو مي پرداختم .اولين بار با جناب آقاي «فريدون صدقياني» در آن كارخانه آشنا شدم و پاي صحبتها و خاطراتش نشستم و از بزرگي و تواضع اين مرد بزرگ درسها آموختم و اكنون كه چند روزي است كه در ميان ما نيست و در غم ماتمش پيراهن عزا به تن داريم حسب وظيفه به صورت اجمال به معرفي اين خاندان بزرگ و شرح خدمات آنها در اين مقال مي پردازم.
مرحوم فريدون صدقياني
نقل است كه ايل صدقيان يكي از اقوام ساكن در نزديكيهاي شيراز بود و در هنگام سلطنت نادرشاه افشار در جابجايي اقوام، اين ايل به نزديكي شهرستان سلماس كوچ داده شده و روستاي صدقيان را تشكيل دادهاند. در سال 1306 زلزله مهيبي شهرستان سلماس را به تلي از خاك مبدل ساخت و در بازسازي اين شهر ،روستاي صدقيان به شهرستان جديد سلماس كه به اسم «شاهپور» ناميده شد ملحق شد. بزرگ اين خاندان «حاج احمد تاجر صدقياني» نام دارد وي پس از ورود به تبريز در خانهاي بسيار مجلل و بزرگ در كوي شتربان تبريز ساكن گرديد. حاج احمد صدقياني جزو ثروتمندترين افراد روزگار خود بود و تجارت و املاك فراواني داشت.
حاج احمد صدقياني دو برادر ديگر به نامهاي حاج صمد و ابوالقاسم داشت كه ابوالقاسم در جواني زماني كه براي زيارت به مشهد رفته بود در آنجا ماندگار ميشود و سر شاخه صدقيانيهاي معروف مشهد و نيشابور است. حاج صمد صدقياني نيز به همراه برادر خود در تبريز جزو تجار نامي بوده است.
فرزندان پسر حاج احمد آقا كه هر كدام يكي از بزرگترين تجارت خانههاي ايران را در اختيار داشتند به اسامي علي اكبر، عبدالحسن، محمد تقي، محمد صادق و علي عباس و كاظم بودند. علي عباس و كاظم در شهر تهران به كار تجارت مشغول بودند و بقيه نيز در تبريز ساكن بودند. شايد معروف ترين فرزند اين خاندان را بتوان «حاج علي اكبر صدقياني» نام برد كه قريب به پنجاه سال رياست اتاق بازرگاني تبريز را بر عهده داشت. در مورد وي مهدي مجتهدي چنين مينويسد: «از مبرزترين تجار و از معمرين آنهاست. چند سال در اسلامبول اقامت داشته از موسسين كارخانه چرمسازي خسروي است. وي غالباً به رياست اطاق بازرگاني انتخاب ميشود و به جهت احترام و نفوذي كه دارد، دعاوي بين تجار را با كدخدا منشي حل مينمايد. حاج ميرزا علي اكبر كارخانه فرشبافي تاسيس كرده بود كه شهرت بزرگ داشت، حتي محمدرضا شاه قسمتي از فرشهاي قصور خود را به آن كارخانه سفارش داده بود.»
ايشان در كنار تجارت از عمده مالكهاي زمان خود محسوب ميشد. حتي زماني كه دولت تزار روس، سقوط كرد بيشتر تاجران وقت با توجه به باطل شدن مناتهاي تزاري در ايران ورشكسته شدند اما حاج علي اكبر به خاطر سرمايهگذاري روي املاك همچنان به عنوان تاجي ثروتمند در صفحه تجارت باقي ماند.
نفر وسط:حاجي علي اكبر صدقياني در منزل محله شتربان
حاج علي اكبر در زمان حكومت يكساله فرقه دموكرات آذربايجان در تبريز اقامت داشت و مايه حل اختلاف تجار با عوامل حكومتي بود. همچنين ايشان در بسياري از موسسات خيريه و فعاليتهاي اجتماعي جزو اشخاص شاخص محسوب ميشد به طور مثال از موسس دارالعجزه تبريز بود. وي در سال 1355 در سن 114 سالگي وفات نمود و فرزندان وي كه ادامه دهنده فعاليتهاي مرحوم حاج علي اكبر بودند، غلامرضا، اصغر، غلامحسين و حسن آقا نام داشتند.
مرحوم فريدون صدقياني يكي از فرزندان حسن آقا بود وي متولد 1321 بود و در رشته اقتصاد از دانشگاه «اينيس بورك» اتريش فارغ التحصيل شده بود و سالها به عنوان مدير كارخانه هاي كبريت تبريز و كارخانه چرمسازي تهران مشغول فعاليت بود كه همواره با حضور در انجمن هاي اصناف و اتحاديه ها و اتاق بازرگاني در سرپا نگه داشتن صنعت آذربايجان بخصوص صنعت كبريت نقش بسيار قابل ملاحظه اي داشت .
حاج صمد آقا عضو ديگر اين خاندان، كه در كار تجارت بود سه فرزند داشت به نامهاي حاج كريم، حاج رحيم و صاحب سلطان خانم كه همسر مرحوم ميرزا علي اكبر صدقياني بود. حاج رحيم صدقياني بيشتر عمر خود را در استانبول اقامت داشت و به كار تجارت مشغول بود و حاج كريم آقا نيز به عنوان شريك كاري، همراه حاج علي اكبر آقا در تبريز فعاليت اقتصادي انجام ميداد. «حاج كريم صدقياني» خانهاي بسيار زيبا و بزرگ و اعياني در كوي شتربان تبريز داشت. اين خانه بسيار زيبا كه چندين ساختمان و چندين حيات تو در تو داشت متاسفانه اكنون تخريب و به مدرسه زينب كبري تبديل شده است.
حاج کریم صدقیانی
همه اعضاي اين خاندان در كوچهاي به اسم صدقياني در كوي شتربان تبريز سكونت داشتند كه بعدها حاج علي اكبر آقا به منزل بزرگ و مجلل ديگري واقع در خيابان شاهپور سابق (ارتش فعلي) نقل مكان مينمايد.
از جمله فعاليتهاي تجاري و شراكتي اين خاندان ميتوان به تاسيس اولين كارخانه چرمسازي تبريز بنام خسروي اشاره كرد.ساختمان آن اكنون به دانشگاه هنر تبديل شده است همچنين «كارخانه پشمينه تبريز» و «كارخانه كبريت تبريز» و «كارخانه چرمسازي ري» و« كارخانه برق فروزان تهران» و تجارت فرش بخصوص در «تيمچه صدقياني تهران» از جمله فعاليتهاي صنعتي- تجاري اين خاندان بزرگ ميباشد. همچنين شعبههاي تجاري در خارج از كشور بخصوص با تاسيس شركت فرش «كاستلي- صدقياني» در زمره مشهورترين توليد كننده فرش نفيس در جهان مطرح بود. حاج كريم آقا صدقياني همسراني از خانوادههاي سرشناس اختيار كرده بود كه« شاهزاده مبعث خانم» از خانواده جهانباني و« رقيه خانم مشيري» از خانواده ميرزا نصراله خان مشير الدوله را ميتوان نام برد. فرزندانش به اسامي حسينقلي، عليقلي، عباس، صمد، محمد و محمود هم اكثراً در كار تجارت بودند .
منزل حاج كريم صدقياني در محله شتربان تبريز با چندين حياط تو در تو
چنانچه مجتهدي نيز آورده وي در كار تجارت بوده و كارخانههاي بسياري داشت و همچنين فرشهاي بافته شده در كارگاههاي وي از شهرت جهاني برخوردار بوده و امروزه در حكم آنتيك هستند. ايشان فرشهاي بافته شده نفيس كارخانه صدقياني را براي بازارهاي آمريكا و استانبول و تفليس صادر ميكردند همچنين در صنعت صادرات خشكبار نيز از جمله فعالان محسوب ميشدند
از ديگر مشاهير اين خانواده ميتوان به مرحوم «حاج رسول صدقياني» يكي از بر پا كنندگان «مركز غيبي تبريز» در زمان انقلاب مشروطيت اشاره نمود. كارها و تلاشهاي سياسي وي در تاريخ مشروطه ايران ثبت شده است همچنين فرزند حاج رسول آقا به نام «حسين صدقياني» مشهور به حسين افندي است كه بدون ترديد ميتوان وي را پدر فوتبال ايران ناميد.حسين صدقياني اولين لژيونر تاريخ فوتبال ايران بود كه از سال 1300 شمسي عضو باشگاه «فنرباغچه» تركيه بود و از سال 1305 كه به ايران برگشت تا 75 سالگي به عنوان مربي و پيشكسوت در خدمت فوتبال ايران بود. حسين صدقياني در سال 1361 در 79 سالگي به رحمت خدا رفت.
حاجي علي اكبر و حاجي رسول صدقياني
6 پاسخ
سلام و خسته نباشید واقعا لذت بردم از مطالبتون در مورد روستا و مشاهیر زادگاهم صدقیان فقط یه مطلب رو خواستم بگم که روستای صدقیان به سلماس ملحق نشده و هنوز این روستا با مردم نجیبش پابرجاست
واقعا خاندان بزرگی بودن من کارخانه کبریت واقع در دیزل آباد رو بعد از اینکه فروخته شد رو دیدم.واقعا حیف شد
بنده هم به عنوان یک صدقیانی که تا حالا حتی یکی از اجدادم رو ندیدم ولی به انها افتخار میکنم و امیدوارم فرصتی پیش بیاد که بتونم اجدادم رو ببینم و بشناسم🌹🌹
آثارموجوددرروستای صدقیان ازجمله تپه بیانگرقدمت اش می باشد.
تاریخ وقوع زلزله 1309 صحیح است.
فاصله کنونی روستا تا شهرسلماس تقریبا
5 کیلومتر است.
روستای صدقیان یکی از روستاهای سلماس است:با مردم:
1. باهوش
2.دانش دوست
3.بااراده
4.شجاع
5.مدبر
6.آزاده
7.وطن دوست
8.دینداروعاشق اهل بیت پیامبررحمت.
9………………
وهم اکنون چون کوه مستحکم ودرختان سروونخل ،به وجودفرزندان فهیم اش می بالد.
ممنون از اطلاعات خوبی که منتشر کردید. لذت بردم
سپاس از شما برای بازدیدتان