در سال ۱۰۱۰ هجری قمری در شهر تبریز در خانۀ میرزا عبدالرحیم بیک، نگارنده و بازرگان تبریزی، کودکی چشم به جهان گشود که او را محمدعلی نام نهادند. محمدعلی سال های کودکی و نوجوانی را در تبریز سپری کرد و نوجوانی کمال یافته بود که به همراه خانواده و به امر شاه عباس به اصفهان رفت. میرزا عبدالرحیم، در راه کوچ به این شهر، همسر خود را از دست داد و به همراه فرزندش میرزا محمدعلی در حدود سال ۱۰۲۵ هجری قمری به اصفهان رسید.
میرزا محمدعلی صائب هنگام رسیدن به اصفهان نوجوانی بود با فضل و ادب و جویای دانش که ۱۵ سال سن داشت. او کودکی و جوانی خود را در زمان حکومت صفویان گذراند و در همین شهر درس خواند و در اوان جوانی به شاعری شهره یافت. صائب در زندگی خود سفرهای بسیاری کرد. در زمان جوانی به مکه و مدینه سفر کرد و در بازگشت به مشهد رفت. در سال ۱۰۳۴ هجری قمری، از اصفهان عازم هندوستان شد و بعد به کابل و هرات رفت. پادشاهان و سلاطین هند و کابل، صائب را بسیار محترم می شمردند؛ زیرا صائب علاوه بر ذوق و تبحر قابل تمجیدی که در سرودن شعر داشت، از کرامات و کمالات نفسانی بالایی نیز برخوردار بود. صائب با داشتن همین خصوصیات بود که در ایران نیز شهرت فراوان یافت و به مرحله ای رسید که شاه عباس دوم او را به لقب ملک الشعرایی مفتخر نمود و صائب به مدت ربع قرن در این مقام باقی ماند که این رتبه را می توان همسنگ مقام وزارت کنونی دانست.
می توان گفت صائب از جمله شاعران کثیرالشعراست و در طول حیات پربار خود به روایتی ۷۳ هزار بیت و به قولی دیگر ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار بیت شعر سروده است. قالب شعر او غزل است؛ اما در قصیده و مثنوی هم دستی داشته است. اشعاری هم به زبان ترکی داشته و قطعاتی هم از او باقی مانده که یکی از آن ها در وصف قلیان است. او کتابی دارد که هشتصد تن از شعرای قدیم و معاصر را در آن نام برده و برگزیده ای از اشعارشان را در آن کتاب آورده است که مشتمل بر ۲۵ هزار بیت می باشد و مورد استفادۀ بسیاری از تذکره نویسان نیز قرار گرفته است.
به عقیدۀ بسیاری از بزرگان گذشته و حال، صائب به سبب کمیت و کیفیت آثار خود به چنان مقام و منزلتی دست یافت که پس از حافظ هیچ شاعر دیگری توان رقابت با او را نداشته است و از آثار هیچ شاعری به قدر نسخه های دیوان او در کتابخانه های دنیا موجود نیست. در استانبول تنها در سه کتابخانه، ۲۱ نسخه از دیوان او موجود است و در مجموع کتابخانه های آن شهر، این تعداد از هفتاد نسخه می گذرد. ابیات او آن هم به طول سه قرن، بر سر زبان ها بوده و به صورت ضرب المثل درآمده است. در هندوستان نیز دیوان اشعار او مکررا به چاپ رسیده است و پادشاهان رومی نیز درخواست دیوان او را داشته اند.
از آنچه تذکره نویسان به جا گذاشته اند، چنین بر می آید که صائب مردی لاغر اندام؛ بلند قد و سیه چهره بوده است و در مورد خصوصیات اخلاقی صائب، دوست و دشمن به بلندی طبع، حسن اخلاق و درستی رفتار او اقرار داشته اند. معاصران صائب مجذوب و شیفتۀ او بوده اند و القاب گوناگونی به او داده اند. عشق به مردم، غمخواری و نزدیکی روحی به قشر متوسط و پایین جامعه، شعار سراسر دیوانِ صائب است. شاید هیچ یک از شاعران هم عصر و هم سبک او زبان کوچه و بازار را تا این اندازه به شعر خود راه نداده است. او در عالم واقع هم با مردم و در کنار مردم بود و به حرف آن ها گوش می داد. صائب در قهوه خانه ها و یا در تکیۀ خود دراصفهان می نشست و اشعار خود را برای حاضرانی که اگر نه از طبقات پایین اجتماع، لااقل از طبقه متوسط بودند، می خواند.
می توان گفت که اگر چه صائب در متن حوادث و دردهای جامعه نبود و همواره از زندگی مرفهی برخوردار بود؛ اما با مردم حشر و نشر داشت و تماشاگری آگاه، مسئول و ریزبین بود که غم و درد و مشکلات مردم را به نیکوترین زبان گزارش کرده است. روحیۀ صائب، ستایش نیکی و پاکی و هدفش مهربانی و اخلاق والای انسانی است. زیان ها و زشتی ها را به دقت می نگرد و به طرز زیبایی ترجمه می کند و در اختیار آیندگان قرار می دهد. سبک شعری او سبک هندی است و این اصطلاحی است که از سوی برخی برای نامیدن شیوه ای که صائب، برای سبکی که آن را تازه و نو می نامید، به کاربرده اند. سبک هندی، سبکی است که غالب شعرای فارسی گوی هندوستان یا شاعران ایرانی که به هندوستان سفر کرده، بدین شیوه سخن گفته اند و نمونۀ کامل این سبک، صائب تبریزی است.
صائب در زمان شاه سلیمان صفوی، در اثر بی مهری هایی که از جانب شاه به او شد، گوشۀ عزلت اختیار کرد و حدودا چهار سالی در انزوا؛ اما با عزت زندگی کرد و سرانجام این شاعر بلند پایه و مشهور قرن یازدهم در شهر اصفهان و در سال ۱۰۸۷ روی در نقاب خاک کشید. او که از معروف ترین و موثرترین ترین شاعران عهد صفویه بود، در باغ خود دفن شد و بر روی مزار صائب طاقی ساختند و در سال های اخیر در کنار این باغ باشکوه، کتابخانۀ صائب برپا شده است. ۱۰ تیرماه، در تقویم ملی ایران سالروز بزرگداشت صائب تبریزی، نامگذاری شده است.
نجمه سیددخت
*نقاشی صائب تبریزی در حال نوشتن ابیات و کتاب دیواتش اثر نادر لنجانی