فردای روز شهادت باسکرویل، مراسم تشییع و وداع با او در کلیسای آمریکایی (کلیسای انجیلی فعلی در خیابان والمان) با حضور شاگردان، اولیا، معلمان و مسئولان مدرسه مموریال و دیگر آمریکاییان مقیم تبریز و همچنین مجاهدین، سرداران و اعضای انجمن ایالتی آذربایجان و هزاران نفر از مردم تبریز با شکوه و تجلیل فراوان برگزار شد. بهخاطر کثرت شرکت کنندگان در مراسم، محوطه بیرونی کلیسا و اطراف آن مملو از جمعیت بود. پیکر باسکرویل در میان ازدحام مردم با اندوه و تأسف فراوان در مسیر تقریباً طولانی کلیسا تا گورستان تشییعی باشکوه شد. در مسیر همواره تابوت از سوی دوستدارانش گلباران می شد تا به گورستان آمریکائیان (گورستان آشوریان فعلی) رسید.
در آن محل پس از ضمن سخنرانیهای کوتاه و مهیج، از او که به خاطر آزادی همنوعانش جان خود را فدا کرد، تقدیر کرده و با احترام وی را به خاک سپردند. بلافاصله انبوه دستههای گل روی قبر را پوشاند. برخی از نمایندگیهای خارجی مستقر در تبریز در گزارشات خود، این مراسم را با این ابعاد در تبریز برای یک نفر خارجی بیسابقه توصیف نمودند.
احمد کسروی نویسندهی تاریخ مشروطیت، در توصیف مراسم تشییع پیکر باسکرویل نوشته است:
«… شاگردان باسکرویل و دسته فداییان او و ارمنیان گرجیان و آمریکاییان و همه آزادی خواهان از بزرگ و کوچک با دستههای گل پیرامون جنازه را گرفته روانه شدند. همه را اندوه گرفته، پژمرده و افسرده میبودند. میانه راه در چندجا پیکره برداشتند و چون جنازه بدینسان به گورستان آمریکاییان رسید، در آنجا یک رشته گفتارهایی رانده شد و شور و خروش سترگی برخاست. از کسانی که به گفتار پرداختند بارون سدراک از آزادیخواهان ارمنی میبود و چنین گفت: من اکنون بیگمان شدم که مشروطه ایران پیش خواهد رفت زیرا خون پاک این جوان بی گناه در راه آن ریخته گردید. انجمن تبریز میخواست پولی به آمریکا برای مادر باسکرویل بفرستد اما آمریکاییان مقیم تبریز به آن رضایت ندادند. در عوض تفنگ وی همراه با یک تخته فرش نفیس که تصویر باسکرویل بروی آن نقش بسته بود، برای مادرش فرستادند.»