پنجشنبه 12 مهر 1301\5 اكتبر 1922\13 صفر 1341
تشكيل جلسه مجلس شوراى ملى
مجلس شوراى ملى پيش از ظهر امروز تشكيل جلسه داد. در اين جلسه معتمد التجار نماينده تبريز نطقى راجع به زير پا گذاشته شدن قانون اساسى كرد. وى اوضاع فعلى را در شأن يك حكومت ملى ندانست و از بسته شدن مطبوعات بدون مجوز قانونى، حبس و تبعيد روزنامهنگاران و اينكه برخى وزيران در حيطه مسئوليت خود عمل نكرده، دست به كارهاى غيرقانونى مىزنند، انتقاد كرد. وى گفت همان مظالمى كه در دوره فترت صورت مىگرفت در دوره حضور اين مجلس نيز صورت مىگيرد. او از برچيده نشدن حكومت نظامى و نيز برپا نشدن انجمنهاى ايالتى و ولايتى شكايت كرد و افزود جاى تأسف است كه دايره حكومت نظامى تا آخرين نقطه شمالى مملكت توسعه يافته است. «اگر در پايتخت از آنهايى كه بر ضد اساس مشروطيت و قانون اساسى علنا صحبت مىكنند جلوگيرى مىشد در ايالات و ولايات هم مرتجعين از بيغولهها سر بيرون نمىكشيدند.» لبه تيز انتقادات معتمد التجار متوجه وزير جنگ بود.
مدرس ضمن تأييد گفتههاى معتمد التجار درباره آن بخش از صحبتهاى او كه نسبت به مجلس توليد بدبينى مىكرد، گفت كه مجلس در اين چهار دوره خدماتى به كشور كرده كه كمتر سراغ آن را مىشود در جاى ديگر گرفت كه از آن جمله است لغو قرارداد 1919. مدرس گفت كه چرا در پرده سخن مىگوييد. مجلس بالاترين قدرت است. «از رضا خان هم هيچ ترس و واهمه نداريم. ما قدرت داريم پادشاه را عزل كنيم. رئيس الوزراء را بياوريم. سئوال كنيم. استيضاح كنيم. عزل كنيم… قدرتى كه مجلس دارد هيچچيز نمىتواند مقابلش بايستد… مجلس به منزله سى كرور نفوس است… آقاى وزير جنگ منافعى دارد و مضارى هم دارد. اينها را بايد سنجيد ديد كه منافعش بيشتر است يا مضارش وگرنه براى مجلس كه سلطنت تغيير مىدهد… تغيير دادن وزير جنگ كارى ندارد… اگر اتفاق داشته باشيم هيچ قوه در مقابل ما كه براى صلاح مملكت است نمىتواند عرض اندام كند. با وجود اين، عقيده من در باب وزير جنگ اين است كه منافعش اساسى و مضارش فرعى است. بايستى سعى كرد كه مضارش رفع شود تا منافعش عايد مملكت گردد.»
شنبه 14 مهر 1301\7 اكتبر 1922\15 صفر 1341
سخنان رضا خان براى نظاميان
امروز ساعت 9 صبح صاحبمنصبان نظامى در وزارت جنگ حاضر شدند و رضا خان برايشان صحبت كرد و از بازگرداندن امنيت و رفع اختلالات در اغلب نقاط كشور گفت كه به دست قشون صورت گرفته، اما بيگانگان بر ضد انتظام و تنسيق قشون در كارند. وى غيرمستقيم انتقادهاى برخى نمايندگان مجلس شوراى ملى را به تحريك اجانب منتسب كرد. وى تاريخچه اين مخالفتها را در انحلال ژاندارمرى و قزاقخانه دانست كه از همان زمان با ايجاد مشكلات در انحلال اين دو سازمان غير ايرانى و تشكيل وزارت جنگ ايرانى سنگاندازى مىكردند. وى گفت من مملكت را فداى اغراض شخصى خودم نكردهام «و براى اينكه هرگونه عذرى مسدود شده باشد از امروز از كار كناره مىكنم و به حضور اعلىحضرت هم تلگراف مخصوصى عرض كردم. چون فرماندهى كل قوا با شخص اعلىحضرت است، به اين مناسبت من هم بايستى استعفاى خود را حضور اعلىحضرت عرض كنم.» پس از سخنان رضا خان تعدادى از صاحبمنصبان نظامى در وفادارى به او سخنانى ايراد كردند.
ترفند رضا خان عليه معتمد التجار
به دنبال سخنرانى معتمد التجار نماينده آذربايجان در مجلس شوراى ملى و انتقادات او از زير پا گذاشته شدن اصول مشروطيت توسط رضا خان وزير جنگ – كه تلويحا به آن اشاره كرد – رضا خان امروز از حاكم نظامى آذربايجان خواست كه «از طرف اهالى آذربايجان تلگرافى به عنوان ذيل به جرايد و مقامات عاليه مركز مخابره شود.» رضا خان خود متن تلگرام را براى حاكم نظامى آذربايجان چنين ديكته كرد: «در تعقيب تلگرافات و عرايض سابقه، مجددا تأكيد مىنماييم كه اين وكلاى تبريز از طرف ما ملت آذربايجان انتخاب نشده و ما آنها را به رسميت و نمايندگى نمىشناسيم و ابدا از تعيين آنها اطلاع نداريم [ناخوانا] آنها بدهند برخلاف رضا و ميل اهالى آذربايجان است. بهعلاوه ما اهالى آذربايجان روحا و جسما با [ناخوانا] مقاصد آنها موافقت نداشته و همراه نيستيم.[ناخوانا] فورى در امر انتخاب جديد صادر فرمايند كه وكلاى حقيقى خود را انتخاب نماييم.» اين تلگرام با شماره 1818/1819 و به تاريخ 14 برج ميزان 1301 با امضاى وزير جنگ و فرمانده كل قشون به تبريز فرستاده شد
«پس از استعفاى وزير جنگ بلافاصله به امراء لشكر و افسران قزاق به وسيله تلگرامات رمز خبر استعفا داده شد. ضمنا اشاره هم شده بود كه در قبال وصول خبر استعفاى سردار سپه تظاهراتى بنمايند. بر اثر اين دستور در برخى از شهرستانها منجمله گيلان – انزلى – بروجرد و لرستان – گلپايگان – قزوين و بعضى نقاط ديگر برحسب اشارۀ رؤساى قشونى تعطيل عمومى نموده و در تعقيب آن هم تلگرافات مشروح و مفصلى به مجلس و رئيس الوزراء و وليعهد مخابره كرده در تمام اين تلگرافات نپذيرفتن استعفاى سردار سپه را درخواست كرده بودند.» ((بهار (ملك الشعرا)، تاريخ مختصر احزاب سياسى ايران، ج 1، ص 239). روايت رسمى منابع دوره پهلوى از حوادث پس از استعفاى رضا خان چنين است: «چون در 15 مهرماه 1301 از مقام خود استعفا دادند، مردم ايران در اكثر شهرها دست به اعتصاب عمومى زده، از دولت و مجلس استرداد استعفاى معظمله را خواستار شدند. لذا استعفا پس گرفته شد و بيست و چهارم همان ماه نمايندگان مجلس از خدمات معظم له اظهار قدردانى و تشكر كردند!»
منبع:
روز شمار تاریخ معاصر ایران