به گزارش صاحب دیوان، من بارها در طی تقدیم سخنانم، به این امر اشاره میکنم که ما، امروز، به مرور شنب غازان نیاز داریم، ما به مرور دوران ایلخانی و گفتمان آن احتیاج داریم، نه برای در تاریخماندگی که اتفاقاً برای رهایی از تاریخ و خصوصاً در دوران گذار وحشتناکی از تعلقاتی که ما را از خویشتنمان دور ساخته است و در دنیایی که تغییر پذیرفتن در ایده و فکر حداقل در مناطقی چون خاورمیانه به دشواری رسیده است و این نیز در وابستگی افراطی و سردرگمی در عدم اعتماد بهنفسمان نهفته است و میلیونها رنج، حسرت و پریشانی که از منشأ این خصوصیاتمان، خودآگاه و ناخودآگاه، بر دوش خود و دیگر همزیستانمان افکندهایم و بر سنگینی زیست در این کرهٔ خاکی افزودهایم.
حال آنکه در ساختار اجتماعی، سیاسی و فرهنگی غازانیه و بهتبع آن دیگر ابوابالبرهای دوران ایلخانی و افکار افراد زبده چون شخصیت استثنایی غازان، علیرغم وجود امکان نقد، چنان سرمایههایی اجتماعی و نمادین برای اخذ اقتدار و اعتماد به نفس نهفته است که میتوان پس از سالها سرکوب، انکار و حذف بر سر مسائل خودساخته، دوباره آنها را بازشناسی کرد، روی آن کار کرد و جامعه و دنیا را به سوی دنیایی جدید و بهتر رهنمون ساخت.
۱۹ مهرماه را ما در انجمن «روز شنب غازان» نامیدهایم، روزی که ۷۲۸ سال قبل مصادف با ورود غازان به تبریز و جلوسش در کوشک عادلیه شنب بوده است، آغاز صفحهٔ جدیدی از دوران ایلخانی که در آن علیرغم اقتدار سیاسی، جلوههایی چنان از تغییرات منجر به رواداری و توجه به همزیستهای دیگر وجود دارد که شنب غازان را متمایزتر از دیگر ساختارهای ابوابالبری میکند. ساختاری که به فکر پرندگان گرسنه، زنان بیسرپرست، کودکان یتیم و بیکس، غربا و مسافران است، ساختاری که دلش از آزار سنگ بر پای رهگذری میرنجد و یا از آه دل کودکی بیمادر، بر سیاست وظیفهای مینهد، باید هم بارها مرور شود.
روز شنب غازان تبریز مبارک باد.
مهران غازانی