با تاسف و تالم فراوان باخبر شدیم حاج حسن سخاوی، موسس چاپ امید تبریز و شرکت تعاونی چاپخانهداران آذربایجانشرقی دار فانی را وداع و ندای حق را لبیک گفته است.
از خداوند متعال برای آن عزیز سفرکرده طلب مغفرت نموده و برای خانواده بزرگوارشان صبر جمیل مسئلت مینماییم.
حاج حسن سخاوی فرزند ابوالفضل در سال 1327 در محله شتربان (دوهچی) تبریز چشم به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه انوری در بازارچه شتربان گذراند و در مدرسه محمدیه ادامه تحصیل داد، در 13سالگی با علاقه زیادی که به چاپ و چاپخانه داشت شروع به کارگری در یکی از چاپخانههای تبریز کرد، علیرغم اینکه پدر بزرگوار ایشان مغازه بزرگی در تیمچه حاج ابوالقاسم بازار تبریز داشت ولی کارگری در چاپخانه را ترجیح داد. این شروعی در رسیدن به عشق و علاقه به صنف چاپ بود.
حاج حسن خاطرات کارگری در چاپخانه را با قولی که به مادر داد شروع میکند، قولی که او را متعهد کرده بود اعلامیه ترحیم چاپ نکند و در عوض کارت عروسی دست مردم دهد.
بهنود زارعی/صاحب دیوان به نقل از روزنامه شرق
تبریز را قلب مشروطهخواهی ایران میدانند، چراکه اگر تهران پایتخت قاجار بود، آذربایجان نیز به دلیل اینکه اقامتگاه ولیعهدان قاجار بود و مراودات گسترده اقتصادی و فرهنگی با اروپا داشت، دارای طبقه متوسط پیشرو بود. روزنامهنگاری و بازرگانی و شکلگیری مکاتب فکری مختلف؛ از دینی تا سوسیالیستی، این شهر را به یکی از قلبهای تپنده آزادیخواهی و برابریطلبی در ایران تبدیل کرده بود که نمود آن در دوران مشروطه و استبداد صغیر و فتح تهران آشکار بود، اما این نمودهای بارز، ریشههایی قدیمیتر داشتند. از همان زمان تحریم تنباکو، بسترهای مشروطه در تبریز شکل گرفته بود و دراینمیان برای درک فضای تبریز، چه چیزی بهتر از بازخوانی جنبش زنان تبریز در فراز تحریم تنباکو، آنجا که زینب پاشا بههمراه دستهای از زنان، با روبندهای که بر سر چوبدستی خود بسته بود، پیشقراول خیزش تبریز بود در مقابل عافیتاندیشانی که نمیخواستند همراه باشند. داستان زینب پاشا در تبریز قبل از مشروطه را باید خواند تا به درکی درست از چرایی نقش این شهر در مشروطه رسید.
ندا فرشباف/صاحب دیوان به نقل از روزنامه شرق
انتهای کوچه حاج رضا، بن بست کربلایی علی مسیو، خانه موزه علی مسیو! این تنها نام و نشان از رهبر فکری مشروطه خواهان آذربایجان است؛ خانه ای که در خیابان ارتش شمالی و منطقه تاریخی تبریز قرار گرفته است. چندان بزرگ نیست! با معماری خاص و مبهم، از در کوچک خانه که وارد می شوید، از سمت راست به اتاق های بالا پله می خورد و مستقیم به یک حیاط کوچک وارد می شوید و سمت چپ حیاطی کمی بزرگ تر به شما سلام خواهد داد.
گل نصرانی/صاحب دیوان به نقل از روزنامه شرق/مجید پالوایه
نگهبان تعجب نکرد، نه از دیدن خبرنگار ذوقزده شد، نه از دیدن دوربین و عکاسش، حتی از بهتشان از دیدن قبرستان، از ذوقزدگیشان از دیدن یک سنگ قبر؛ اما خندید به ترس هر دوي آنها از سگ نگهبان، انگار برایش همهچیز تکراری بود، فقط برای رفع نگرانیشان گفت: سگ را بستهایم.
مسلمان و مسیحی، ایرانی و غیرایرانی همه اینجا دنبال یک چیز هستند، دنبال یک سنگ؛ سنگی آشنا، برخی دنبال اقوام و آشنایانشان، برخی دنبال همکیشانشان و گاهي هم خبرنگاری و عکاسی دوربینبهدست دنبال سنگ قبر «هوارد باسکرویل«
شاید زمانی که جهانشاه در سال ۸۴۵ هجری شمسی مسجد کبود را بنا میکرد کمتر کسی فکرش را میکرد که این بنا امروز در سال ۱۳۹۵ هجری شمسی سرپا بماند و زیبایی خودش را حفظ کند.
به گزارش پایگاه خبری صاحب دیوان به نقل از شهریارنیوز ، مسجد کبود که شهرتش را از کاشی های فیروزه ای رنگ معرقش دارد، نمونه های دیگری در سایر کشورها دارد ولی نه به این زیبایی و کاشی های معرق کاری شده در همه دیوارهای مسجد.
پس از تاکید سازمان میراث و گردشگری بر ابلاغ افزایش 12 درصدی قیمت هتل ها و مخالفت هایی که در این خصوص انجام شد، برای رفع مشکلات موجود شیوه نامه نرخ گذاری هتلها در دست تدوین است تا از این پس تنها یک بار نرخ هتلها افزایش یابد.
به گزارش پایگاه خبری صاحب دیوان به نقل از خبرگزاری میراث فرهنگی – گردشگری – آغاز سال 95 با حرف و حدیث های فراوان در حوزه گردشگری و نرخ گذاری هتلها همراه بود. از یک سو طبق ابلاغ سازمان میراث و گردشگری، هتلداران می توانستند 12 درصد افزایش نرخ اعمال کنند و از دیگر سو هتلداران بر افزایش 15 درصدی قیمت ها که قبل از سال جدید توافق شده بود تاکید داشتند.
صاحب دیوان / محمد موسی نژاد / ساختمان دانش سرا در سال 1315 موقع وزارت فرهنگ جناب آقای علی اصغر حکمت در محل سابق سربازخانه تبریز شروع شد و در سال 1318 پایان پذیرفت و در تیر ماه 1318 پس از برگزاری جشنی در تالار سخنرانی آن افتتاح گردید و کلاسها از مهرماه همان سال در ساختمان جدید تشکیل یافت.
چکامه زیر اثر طبع آقای کاظم رجوی که مدتی تدریس علوم تربیتی و ریاست دانش سرا را بعهده داشته اند وسیله خود مشارلیه در جشن افتتاح ساختمان جدید قرائت گردید:
نزدیک به شهر؛ دور از شهر
دوست داری تا ساعاتی خیالت را در کوهستان به پرواز در آوری؟
پس درنگ نکن
یک جفت کفش خوب یک فلاکس چای به همراه چند عدد خرما و بیسکویت در کنار خانواده و یا یک دوست خوب،کافیست تا لذت ببری
هر باری که از مقابلش می گذشتم می توانست حتی برای لحظاتی هم که شده مرا مجذوب خود کند ، حتی بعضی وقت ها چندین دقیقه می ایستادم و تماشایش می کردم.
آپارتمان بود ، شش طبقه در کنار همان آپارتمان های معمول که هر روز قد علم میکنند و قسمتی از شهر را اشغال می کنند.