
در سالهای اخیر مهمترین خبر در حوزه موزه به پیدایش موزههای خصوصی مربوط میشود که تولید هفتگی آنها به مهمترین عملکرد دولت تبدیل شده است. این در حالی است که هنوز چیستی و چگونگی موزههای خصوصی به درستی تدوین و تبیین نشده است. از یک مغازه تا یک مجموعه یا یک خانه قدیمی همه با گرفتن مجوز، نام موزه به خود گرفتهاند و حالا بنا بر همین مجوزها بیش از ۱۷۰ موزه خصوصی در کشور وجود دارد. اما آیا این اماکن بدون ساختار و برنامه را میتوان موزه نامید؟ و فراتر از اینها این موزههای خصوصی چگونه دوام میآورند؟
دوام آوردن مهمترین چالش موزههای خصوصی است و در مواردی که بر پایه استواری بنیان گذاشته نشده باشند، هر دم ممکن است در برابر خطراتی قرار بگیرند که بقای آنان را مخدوش سازد. کما اینکه در دوران پاندمی و تعطیلی متناوب موزههای خصوصی این خطر را مشاهده کردهایم. جالبتر اینکه همه مشاغل و نهادهای فرهنگی خصوصی اعم از سینما، تئاتر یا موسیقی و موسسات آموزشی، زبان گویایی برای مشکلاتشان داشتهاند که شامل صنوف یا سازمانهای متولی هستند در مقابل در حوزه موزههای خصوصی هیچ ندایی به گوش نرسید.
باید در نظر داشته باشیم این پدیده نوظهور نه چندان به تثبیت رسیده و نه بر قوانین محکمی تکیه کرده که بتواند در مواجهه با فشارهای مالی پایدار بماند. از سوی دیگر مشخص نیست کدام نهاد متولی یا حامی آنهاست. اگرچه وجود موزههای خصوصی میتواند به یک شهر یا جامعه، انتفاع فرهنگی، علمی، اجتماعی برساند و باعث رونق گردشگری در یک منطقه شود و در واقع در حوزه فرهنگ و میراث فرهنگی به نهادهای دولتی کمک کند اما در مقابل هیچکس در برابر مسوولیتپذیری موزههای خصوصی به یاری و همراهی آنها نیامده است. موزههای خصوصی پدیده نوپایی هستند که میتوانند کمک کنند موزهداری از تولیگری صرف دولت خارج شده و همچنین امکان مشارکت جامعه را بالاتر ببرد. از سوی دیگر موزههای خصوصی میتوانند یک قالب نو و پایدار در حوزه کارآفرینی باشند که انواع مختلفی از موضوعات را شامل شود، موضوعاتی که بسیاری مواقع به دلیل محدودیتهای حمایتی، نهادهای دولتی به سمت آنها نمیروند. این نهادهای نوظهور قادرند بستر کثرت فرهنگی، چندصدایی و توسعه فرهنگی باشند اما به شرط آنکه هم بتوانند تثبیت شوند هم آنگونه که باید نقش اجتماعی ایفا کنند. اما تا زمانی که جوانههای موزههای خصوصی به ثمر بنشیند مراقبت میخواهد. متاسفانه نهادهای متولی فرهنگی کشورمان بیش از آنکه باغبانی کنند رفع تکیف میکنند. در نظر داشته باشیم که اگر موزههای خصوصی بخشکند یک فرصت از یک شهر، یک جاذبه گردشگری، یک قطب فرهنگی و یک مرکز اطلاعاتی خشکیده است. بیش از ایجاد موزههای جدید به حمایت از موزههای خصوصی بیندیشیم که در خطرند.
رضا دبیرینژاد/ منتشر شده در صفحه آخر روزنامه اعتماد ۳۱/۳/۱۴۰۰